سفیران سلامت پارت ۷۱
#jisoo
رفتیم خونه جنی
یا خدا
من موندم اینا این همه وسایل رو میخوان کجای اتاق جا بدن
# دو ساعت بعد
جنی:وای خسته شدیم
شما یکم استراحت کنید تا من هم براتون شربت درست کنم
جنی نمیخواد خودتو خسته کنی
_عب ندارع بابا
جین خودمون کم کم بریم خونه
تهیونگ:کجا میرین وایسین تازه میخوایم کلیپ یادگاری برای پسرم بگیریم
جین:پسر کلیپ یادگاری دیگه چیه بشین سرجات جون من
تهیونگ:هیونگ عب نداره یه روزی برای پسرم یادگار از خانوادش میمونه
جنی:جیسو بیا
بله
جنی:حالت خوبه
اره مگه باید چم باشه
جنی:اخه امروز یه جوری هستی از موقعی که رفتیم مطب دکتر یه جوری شدی
وای خدا جنی منو این همه راه کشوندی اینجا تا اینارو بهم بگی
بخدا چیزیم نیست
جنی:مطمعنی
بخدا میزنمتا
جنی:باشه😂
کلیپ های یادگاری رو گرفتیم
خب دیگه جین بیا بریم جنی اینا خسته هستن اونا هم استراحت کنن
جین:باش بریم
خب بچه ها خدافس
ژینا:خدافزی کردن و این چیزا
# یک ماه بعد
رزی:وای دخترا فردا ولنتاینه اما من چیزی برای جیمین نخریدم
عمم خب میتونی یه ساعت شیک براش بخری
رزی:نه اونو که ولنتاین پارسال خریدم
لیسا:خب برو براش یه پک کامل اودکلن و ساعت و این چیزا بگیر
رزی:ایده خوبیه ممنونممممممممممممم
لیسا:جیسو تو چی خریدی براش
من چیزی نخریدم اما قشنگ ترین سوپرایز رو دارم براش
جنی:اوه اوه خدا به خیر کنه
شب شد یه لباس قرمز پوشیدم(عکس میزارم)
جین:وای وای ببین خانوم من چقدر خوشگل شده
هی بسه
جین یه کاغذ بهم داد و گفت ولنتاینمون مبارک
بازش کردم
وای خدای من این چیه
ممنونم جین
تو کاغذ..
در خماری بمانید
کامنت۱۵
لایک ۳۰
رفتیم خونه جنی
یا خدا
من موندم اینا این همه وسایل رو میخوان کجای اتاق جا بدن
# دو ساعت بعد
جنی:وای خسته شدیم
شما یکم استراحت کنید تا من هم براتون شربت درست کنم
جنی نمیخواد خودتو خسته کنی
_عب ندارع بابا
جین خودمون کم کم بریم خونه
تهیونگ:کجا میرین وایسین تازه میخوایم کلیپ یادگاری برای پسرم بگیریم
جین:پسر کلیپ یادگاری دیگه چیه بشین سرجات جون من
تهیونگ:هیونگ عب نداره یه روزی برای پسرم یادگار از خانوادش میمونه
جنی:جیسو بیا
بله
جنی:حالت خوبه
اره مگه باید چم باشه
جنی:اخه امروز یه جوری هستی از موقعی که رفتیم مطب دکتر یه جوری شدی
وای خدا جنی منو این همه راه کشوندی اینجا تا اینارو بهم بگی
بخدا چیزیم نیست
جنی:مطمعنی
بخدا میزنمتا
جنی:باشه😂
کلیپ های یادگاری رو گرفتیم
خب دیگه جین بیا بریم جنی اینا خسته هستن اونا هم استراحت کنن
جین:باش بریم
خب بچه ها خدافس
ژینا:خدافزی کردن و این چیزا
# یک ماه بعد
رزی:وای دخترا فردا ولنتاینه اما من چیزی برای جیمین نخریدم
عمم خب میتونی یه ساعت شیک براش بخری
رزی:نه اونو که ولنتاین پارسال خریدم
لیسا:خب برو براش یه پک کامل اودکلن و ساعت و این چیزا بگیر
رزی:ایده خوبیه ممنونممممممممممممم
لیسا:جیسو تو چی خریدی براش
من چیزی نخریدم اما قشنگ ترین سوپرایز رو دارم براش
جنی:اوه اوه خدا به خیر کنه
شب شد یه لباس قرمز پوشیدم(عکس میزارم)
جین:وای وای ببین خانوم من چقدر خوشگل شده
هی بسه
جین یه کاغذ بهم داد و گفت ولنتاینمون مبارک
بازش کردم
وای خدای من این چیه
ممنونم جین
تو کاغذ..
در خماری بمانید
کامنت۱۵
لایک ۳۰
۱۱.۶k
۰۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.