مانده ام در به در کوچه ی تنهایی خود

مانده ام در به در کوچه ی تنهایی خود
سوخته ی ویرانه ی،در به در تنهایی خود
آه از آن لحظه می زند، دست بر دل من
می کند آواره ی کوچه ی تنهایی خود
می کند مرا به نام عشوه گری و می رود
خدایا کجا پناه برم از غم تنهایی خود
خدایا منتظر یک لحظه لطف توأم
که دوباره باز آید به کوچه ی تنهایی من
دیدگاه ها (۱)

ّ

به هر حال بتن ریختن در صنعتی که 12سال برایش خون دل خوردی و ش...

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمصبح زیباتون بخیر

موقع دعا یادتون نریم

وقت انست که آرامش جانم باشیبت طناز من و عشق نهانم باشیماه اگ...

در من دخترکی پر از شور و نشاط ، تمام روز ، با شادترین موزیک ...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط