شاهزاده ی کتاب
#شاهزاده_ی_کتاب
P=20
+ وقتی رسیدم دیدم پسره خیلی جذاب هات به نظر میرسه قلبم داشت از دهنم میزد بیرون و تند میزد رفتم سر میز
+ های
& سلام
+ خوبی ؟
& اوهوم تو خوبی
+ اوهوم
& میگم چی میخوری ؟
+ شراب قرمز ولی با دو سه پیک میگیرتم
& اوه شت
+ اوهوم
& اشکالی نداره
& گارسون
( گارسون _)
_ سلام بفرمایید چی میل دارید
& یه بطری شراب قرمز
_ بله
+ ولی خیلی زیاده هاااا
& نح عزیزم زیاد نیست
+ لپام قرمزز شد وقتی بهم گفت عزیزم ولی واقعا بین دوراهی موندم تهیونگو ول کنم ، تهیونگو ول نکنم بهش خیانت کنم ، نه هیون وامیسیتی ولی به کس دیگه ای دل نمیبندی ولی خیلی جذابه ولش
& رسید ،
+ بریز
& ریختم دو سه پیک که خورد کامل مست شده بود تو فکر فرو رفته بودم که یهو پاشود اومد نشست رو پای منو گفت + ددی نامی میگم میشه ببوسمت & جانم نه منو تو فقط دوتا دوست عادییم + ولی به نظر من نه & نمیشه تو خودت هم شوهر داری هم بچه + ول کن اونارو + بدون اینکه دوباره حرفی بزنم دستمو دور گردنش حلقه کردمو بوسیدمش & خیلی سریع تا دستشو دور گردم حلقه کرد صورتمو دزدیدم + ناز نکن دیگه و دوباره بوسیدمش و ایدفعه همراهی کرد و یه نشانه ی کوچولو روی گردنم انداخت + دیدی دیدی مشکلی نیست & باید برسونمت خونه + نه بریم خونه ی تو & نمیشه + ولی من میخوام بمونم پیش تو ددییییی & نمیشه هیون منو تو فقط دوتا دوست عادییم + میخوام بمونم پیش تو و از گونه هاش بوسیدمش & به این بهونه که میاد خونه ی من بردمش خونه ی خودش و براید استایل بغلش کردم و رفتم جلوی زنگ
- سلام ، اوه هیون ، بِدش به خودم دیگه هن لطفا بهش دست نزن & ببینید اقا من دوست کاملا عادی هیونم و قصدی ندارم ولی لطفا هواستون بیشتر به زنتون باشه - به چه دلیل من به هیون اعتماد دارم & من فقط هشدار دادم خدافظ
- مغزم مشغول شد چرا هیون باید پیش اون مرده باشه ، خوابوندمش تو اتاق و آجوما رو صدا کردم بیاد لباساشو عوض کنه و خودم رفتم بیرو لباساش که عوض شدم خوابوندمش روی تخت و خوابید بغلش کردم از پشت و خوابیدم
- صبح از خواب بیدار شدم و دیدم هیون زل زده تو چشمای من
- سلام زندگیم + سلام خوبی - هیون + بله - میگم اون مرده کیه ؟ + کدوم - همونی که دیشب رسوندت بعد اون همه هم خوشگل کرده بودی بره چی - تهیونگ ببین من یادم نیست پس نپرس چون مست بودم
- توی دلم گفتم تو تاحالا جلوی من مست نکردی بعد پیش یه نفر دیگه مست میکنی علاقم به هیون روز به روز داشت کمتر میشود چون انگار یه نفر دیگه رو دوست داره قلبم داره تیکه تیکه میشه . این چیه رو .روگردنتتتتتت
+ این این ایننننننننن
- این چیه رو گردنت بگو ، بگوووووو( فریاد)
+ ای ای این کبود شده
- چجوری + نمیدونم - برو گمشو از خونم بیرون + تهیونگ وایسا - گمشو بیرون نمیفهمی گمشو بیرون دیگه + تهیونگ خواهش میکنم - گمشو بیرون - نمیری خودم بغلش کردم و بردمش پایین انداختمش بیرون - دیگه نمیخوام ببینمت حتی اگ بمیریم دیگه برام مهم نیس پس دیگه گمشو
+ تهیو ، درو روم کوبید و رفت داخل ، منم رفتم و چون خونه داخل چنگل بود نمیدونستم کجا برم فقط پامو برمیداشتم به قدم زدن ادامه میدادم ولی خب تظازای کاریه که کردم اشکال نداره
+ شب خوابید تو جنگل ....... صبح از خواب بیدار شدم و دیدم داخل
شرایط 🫶🏻💗
۷ تا لایک 💗🫶🏻
۴ تا کامنت 🫶🏻💗
۹۴ تایی شدن💗🫶🏻
P=20
+ وقتی رسیدم دیدم پسره خیلی جذاب هات به نظر میرسه قلبم داشت از دهنم میزد بیرون و تند میزد رفتم سر میز
+ های
& سلام
+ خوبی ؟
& اوهوم تو خوبی
+ اوهوم
& میگم چی میخوری ؟
+ شراب قرمز ولی با دو سه پیک میگیرتم
& اوه شت
+ اوهوم
& اشکالی نداره
& گارسون
( گارسون _)
_ سلام بفرمایید چی میل دارید
& یه بطری شراب قرمز
_ بله
+ ولی خیلی زیاده هاااا
& نح عزیزم زیاد نیست
+ لپام قرمزز شد وقتی بهم گفت عزیزم ولی واقعا بین دوراهی موندم تهیونگو ول کنم ، تهیونگو ول نکنم بهش خیانت کنم ، نه هیون وامیسیتی ولی به کس دیگه ای دل نمیبندی ولی خیلی جذابه ولش
& رسید ،
+ بریز
& ریختم دو سه پیک که خورد کامل مست شده بود تو فکر فرو رفته بودم که یهو پاشود اومد نشست رو پای منو گفت + ددی نامی میگم میشه ببوسمت & جانم نه منو تو فقط دوتا دوست عادییم + ولی به نظر من نه & نمیشه تو خودت هم شوهر داری هم بچه + ول کن اونارو + بدون اینکه دوباره حرفی بزنم دستمو دور گردنش حلقه کردمو بوسیدمش & خیلی سریع تا دستشو دور گردم حلقه کرد صورتمو دزدیدم + ناز نکن دیگه و دوباره بوسیدمش و ایدفعه همراهی کرد و یه نشانه ی کوچولو روی گردنم انداخت + دیدی دیدی مشکلی نیست & باید برسونمت خونه + نه بریم خونه ی تو & نمیشه + ولی من میخوام بمونم پیش تو ددییییی & نمیشه هیون منو تو فقط دوتا دوست عادییم + میخوام بمونم پیش تو و از گونه هاش بوسیدمش & به این بهونه که میاد خونه ی من بردمش خونه ی خودش و براید استایل بغلش کردم و رفتم جلوی زنگ
- سلام ، اوه هیون ، بِدش به خودم دیگه هن لطفا بهش دست نزن & ببینید اقا من دوست کاملا عادی هیونم و قصدی ندارم ولی لطفا هواستون بیشتر به زنتون باشه - به چه دلیل من به هیون اعتماد دارم & من فقط هشدار دادم خدافظ
- مغزم مشغول شد چرا هیون باید پیش اون مرده باشه ، خوابوندمش تو اتاق و آجوما رو صدا کردم بیاد لباساشو عوض کنه و خودم رفتم بیرو لباساش که عوض شدم خوابوندمش روی تخت و خوابید بغلش کردم از پشت و خوابیدم
- صبح از خواب بیدار شدم و دیدم هیون زل زده تو چشمای من
- سلام زندگیم + سلام خوبی - هیون + بله - میگم اون مرده کیه ؟ + کدوم - همونی که دیشب رسوندت بعد اون همه هم خوشگل کرده بودی بره چی - تهیونگ ببین من یادم نیست پس نپرس چون مست بودم
- توی دلم گفتم تو تاحالا جلوی من مست نکردی بعد پیش یه نفر دیگه مست میکنی علاقم به هیون روز به روز داشت کمتر میشود چون انگار یه نفر دیگه رو دوست داره قلبم داره تیکه تیکه میشه . این چیه رو .روگردنتتتتتت
+ این این ایننننننننن
- این چیه رو گردنت بگو ، بگوووووو( فریاد)
+ ای ای این کبود شده
- چجوری + نمیدونم - برو گمشو از خونم بیرون + تهیونگ وایسا - گمشو بیرون نمیفهمی گمشو بیرون دیگه + تهیونگ خواهش میکنم - گمشو بیرون - نمیری خودم بغلش کردم و بردمش پایین انداختمش بیرون - دیگه نمیخوام ببینمت حتی اگ بمیریم دیگه برام مهم نیس پس دیگه گمشو
+ تهیو ، درو روم کوبید و رفت داخل ، منم رفتم و چون خونه داخل چنگل بود نمیدونستم کجا برم فقط پامو برمیداشتم به قدم زدن ادامه میدادم ولی خب تظازای کاریه که کردم اشکال نداره
+ شب خوابید تو جنگل ....... صبح از خواب بیدار شدم و دیدم داخل
شرایط 🫶🏻💗
۷ تا لایک 💗🫶🏻
۴ تا کامنت 🫶🏻💗
۹۴ تایی شدن💗🫶🏻
۶.۹k
۱۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.