💙😍

یادمه وقتایی که میخواستم برم کافه بشینم و یه دل سیر به اطراف نگاه کنم و لذت ببرم ،البته ناگفته نماند که جای خوبی هم واسه درس خوندن هم بود ! آدمایی که اومده بودن توی کافه خیلی مشغول بودند‌ . یکی مشغول صحبت کردن با دوستش ، چندتایی هم از اون اکیپ دانشجوعی ها بودن که واقعا جمعشون خیلی باحال بود ، ولی چیزی که نظر منو به خودش جلب کرد آقایی بود که توی این عکس هستن بودش . تک و تنها نشسته بود و داشت کتابش و میخوند و یه سیگار روشنی هم رو دستش . احساس کردم خیلیی کلافه است چون هر چند دقیقه یه بار مدل نشستن شو عوض میکرد. انگار که منتظر یه نفر باشه ولی اون یه نفر نخواد بیاد به دیدنش!
چند ساعتی گذشت و اون آقا وسایلشو برداشت و با کلافگی که داشت از کافه بیرون زد همین که پاشو از در کافه گذاشت بیرون یه دفعه یه خانم جلوش پرید و گفت سلاااام عزیزمممم ❤️. اون آقا اولش تعجب کرده بود ولی بعدش به خودش اومد و اون خانومی که به قولی ترسونده بودش رو یه دل سیر بغل کرد و گفتش کی اومدیی از سفر ؟ چرا خبرم نکردی بیام استقبالت ؟ خانم هم یه خندهٔ قشنگی کرد و گفتش خواستم سوپرایزت کنم!
خواستم بگم که گاهی اوقات فکر میکنیم دنیا ارزش هیچی رو نداره ولی اشتباه فکر میکنیم به قول حبیب توی آسایشگاه که میگه زندگی هنوز قشنگیاشو داره انقدر به خودت سخت نگیر دلبر!🤍🌱
#خاطِراتِ_روزایِ_قَشَنگ💙
#میم_عین❄️
#کپی_حرام🚫
دیدگاه ها (۳)

🤝🏻💙

🤌🏻🙂

🌱💙

منو با عینک دودی خاک کنید نور به قبرم میباره اذیت میشم😔🤌

چند پارتی جونگوون p2

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۳رفتم سمت اتاق کارم نشستم پشت میز و...

lasting song part : 7

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط