آقا تو آشپز خونه بودم
تو آشپز خونه بودم داشتم نودل درست میکردم مامان و بابام هم سر کار بودن بعد نشستم رو کابینت کنارمو نگاه کردم دیدم رو کابینت خون هست نگاه بدنم کردم از سر بگیر تا نوک انگشت ولی چیزی نبود گفتم ولش شاید سس یا چیزی باشی رفتم تو آینه نگاه کردم دیدم از کنار لبم داره خون میچکه و من نفهمیدم و همش به خودم میگفتم منه خر چطور نفهمیدم و چطور رو لباسم نریخته...آریو سیریسلی؟(ترجمه:آیا تو سیروس علی هستی؟🤡)نترسید گایز اینا عادیه خونه ما جن داره بعضی وقتا میرم رو مخش
۳۰۷
۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.