عاشقانه
نباشی عطری از دلدادگیهامان نخواهد ماند جاااانا
که روی شیشه جای گریه ی باران نخواهد ماند
دلم سردست و از سوزِ خزانم بی خبر هستی
که بی تو نازنین،، خورشید هم تابان نخواهد ماند
نمیدانی هنوز ای مانده رد خوبی ات در شعر
به جز گرد و غبار غم در این ایوان نخواهد ماند؟؟!
برای آخرین بار از تو می خواهم،، بمان پیشم
که حرف مانده بر لبهای تو پنهان نخواهد ماند
که روی شیشه جای گریه ی باران نخواهد ماند
دلم سردست و از سوزِ خزانم بی خبر هستی
که بی تو نازنین،، خورشید هم تابان نخواهد ماند
نمیدانی هنوز ای مانده رد خوبی ات در شعر
به جز گرد و غبار غم در این ایوان نخواهد ماند؟؟!
برای آخرین بار از تو می خواهم،، بمان پیشم
که حرف مانده بر لبهای تو پنهان نخواهد ماند
۱۹.۳k
۳۰ خرداد ۱۴۰۱