قسمتصدوشصتوچهارم

#قسمت‌صد‌و‌شصت‌و‌چهارم

همه حواسم به حرکات سگه بود. از ترس اینکه بیاد سمت من، پلک هم که می‌زد نفسم بند می‌اومد! اما مجبور بودم خودم رو آروم و خونسرد نشون بدم.
یاد حرفای پاسکال، یکی از استادا، افتادم که می‌گفت سگ ترس رو بو می‌کشه.
نباید ترسید اگه بفهمه ترسیدی، حمله می‌کنه.
سعی می‌کردم به سگه لبخند بزنم.
بلکه نفهمه ترسیدم! سگه دماغش رو، که کاملاً هم خیس بود، آورد جلو که خیر سرش بو بکشه.
وای ... دیگه داشت گریم می‌گرفت.
سگه که سگه؛ اما چقدر شعور صاحب یه سگ لازمه!
آدم بهره هوشی‌ش در حد گل کلم هم که باشه می‌فهمه که شاید همه خوششون نیاد یه سگی که سرو کلش رو به هر جایی مالیده با لباس اونا صورتش رو خشک کنه!

و اما قسمت اصلی سکته کردنش هنوز مونده😂😂

✍🏻ا.م

#کتابخوانی
#زندگی_مثبت_کتاب_خوانی
#چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته

#بصائرحسینیه_ایران
#basaerehoseiniyeh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، آپارات، هورسا، پاتوق، ویسگون، باهم، نزدیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇

🆔 @basaerehoseiniyeh
دیدگاه ها (۰)

استدلالی منطقی بر ارزش و اهمیت کاربردی نمازحتما ببینید و انت...

قسمت صد و شصت و پنجم

دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان❤️

داستان، قسمت صد و شصت و سوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط