Eternal Love
#Eternal_Love
پارت 20
رفتن داخل روی مبل نشستن یونجون مث خر بهم زل زده بود میخندید
+ انگل میمون ( زمزمه )
م.ت: خب؟
+ خب مامان عامم ایشون جونگکوکن دوماد جدیدتون
م.ت: واقعا قراره ی دوماد داشته باشم؟
+ بله
_ مامان جان من عاشق اتم نمیتونم ازش جدا بشم میشه بزارید پیش من باشه؟ تحمل دوریشو ندارم
م.ت (نیشخندی زد) باشه باشه من ک نمیتونم شما کفتر عاشقو از هم جدا کنم
+ مرسیییی
_ ممنون مادر جان
جلوی یونجون پوزخندی زدم بلند شدم رفتم دم گوشش
+ میبینم یکی بدجور فشاری شده
& ات ببند اون دهنو
رفتم دست جونگکوک گرفتم و بردمش تو اتاقم
درو بستم بغلم کرد با ذوق خوشحالی بلندم کرد
_ دیگه برا خودم شدی عشقمم
+ دوست دارم
_فرا تر از این دوست دارم
وسیله هامو جمع کردم
+ میری بیرون؟
_ نمیشه
+عهه بروححح
_ نه زنم باید جلو خودم لباس عوض کنه
+ هیوفففف باشهههه
حمایت؟
پارت 20
رفتن داخل روی مبل نشستن یونجون مث خر بهم زل زده بود میخندید
+ انگل میمون ( زمزمه )
م.ت: خب؟
+ خب مامان عامم ایشون جونگکوکن دوماد جدیدتون
م.ت: واقعا قراره ی دوماد داشته باشم؟
+ بله
_ مامان جان من عاشق اتم نمیتونم ازش جدا بشم میشه بزارید پیش من باشه؟ تحمل دوریشو ندارم
م.ت (نیشخندی زد) باشه باشه من ک نمیتونم شما کفتر عاشقو از هم جدا کنم
+ مرسیییی
_ ممنون مادر جان
جلوی یونجون پوزخندی زدم بلند شدم رفتم دم گوشش
+ میبینم یکی بدجور فشاری شده
& ات ببند اون دهنو
رفتم دست جونگکوک گرفتم و بردمش تو اتاقم
درو بستم بغلم کرد با ذوق خوشحالی بلندم کرد
_ دیگه برا خودم شدی عشقمم
+ دوست دارم
_فرا تر از این دوست دارم
وسیله هامو جمع کردم
+ میری بیرون؟
_ نمیشه
+عهه بروححح
_ نه زنم باید جلو خودم لباس عوض کنه
+ هیوفففف باشهههه
حمایت؟
۵۵۷
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.