ویو ات
ویو ات
داشت در گوشم ی چیزایی میگفت ک ی دفه لاله گوشمو لی. س زد مخالفت نکردم کمکم نزدیک ل. بام شد و بوسه ایی مهکم زد
از تعجب خشکم زده بود
دید که باهاش همکاری نمیکنم کمرمو فشار داد و ناخداگاه باهاش همکاری کردم
ویو جونکوک
باهام همکاری نمیکرد کمرشو فشار دادم و باهام همکاری کرد بعد چند مین ازش جدا شدم
_ میبینم داری باهام را مییای (با نیشخند )
حرفی نزدم و همینجور نگاش میکردم
بردم سمت تخت وو
شرایت ۳٠ لایک
داشت در گوشم ی چیزایی میگفت ک ی دفه لاله گوشمو لی. س زد مخالفت نکردم کمکم نزدیک ل. بام شد و بوسه ایی مهکم زد
از تعجب خشکم زده بود
دید که باهاش همکاری نمیکنم کمرمو فشار داد و ناخداگاه باهاش همکاری کردم
ویو جونکوک
باهام همکاری نمیکرد کمرشو فشار دادم و باهام همکاری کرد بعد چند مین ازش جدا شدم
_ میبینم داری باهام را مییای (با نیشخند )
حرفی نزدم و همینجور نگاش میکردم
بردم سمت تخت وو
شرایت ۳٠ لایک
۲.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.