تک پارتی چان
#استری_کیدز
#بنگ_چان
وقتی خیلی بازیگوش بودی..
&ببین کریس.. من ایندفعه کاری..
درحالی که آخرین زخم روی شکمت رو تمیز میکرد لب زد
_هیش.. هیچی نگو
&آخه سرعت خودش رفت.. اخ.. یواش
از عمد کمی باند هارو محکم تر پیچید تا دردی که زخمات می تونستن ایجاد کنن رو احساس بکنی، در همین حال گفت
_حالا برو با موتور مسابقه غیر قانونی بده.. سرعتتم تا جایی که می تونی ببر بالا
با سوزش سطح پوستت و دردی که در ناحیه زخمت پیچیت بازوشو گاز گرفتی
&دردم اومدد
لوس نالیدی و روی تخت بیمارستان دراز شدی
_یک بار دیگه توی بخش اوراژنش ببمینمتا.. ا.ت همونجا وسط جمعیت ولت میکنم... دفعه چندمه ها؟!.. یک بار با ماشین تصادف میکنی، یک بار موتورت می افته، یک بار دوچرخه ات پنجر میشه و در همه حالات.. زخم و زیلی میای میگی.. "چانی.. درد دارم" خب اخه من با تو چیکار کنم جقله
از لحنش خنده بلندی سر دادی
&من فقط هیجان رو دوست دارم.. همین
درحالی که دستکش های لاتکس رو از دست های بزرگ و مردونه اش در می آورد گفت
_فکر کنم حامله کردنت هیجان انگیزه.. چون دیگه نمی تونی بری موتور سواری.. نظرت چیه؟!
لپات گل انداخت و معترض گفتی
&خفهه شو.. تو هنوز منو نبردی ماه عسل آقای دکتر
با تعجب به سمتت برگشت
_عزیزم فکر کنم ده بار رفتیم ماه عسل، لندن، استرالیا، تایلند، اتریش، اسکات لند.. ججو.. دیگه کجا رفتیم؟! آها رفتیم ژاپن و من اون موتور رو برات گرفتم و زندگی رو به کام خودم تلخ کردم
&بی انصافی نکن
خواستی از روی تخت بلند بشی که گفت
_هنوز نه.. بزار بگم بهت سرم تقویتی بزنن.. یکم سرحال تر بشی.. من که شیفتم تموم شد باهم بریم خونه
&اخه..
~سکوت کن.. منتطر باش
بوسه ای به پیشونیت زد و سمت در رفت
_بخواب تا بیام.. و لطف کن حرکات نمایشی هم اجرا نکن تو خواب
بعد از تک خنده ای از اتاق خارج شد تا به شیفتش برسه و توام با درد زخم بزرگ روی شکمت رو به رو بشی
#بنگ_چان
وقتی خیلی بازیگوش بودی..
&ببین کریس.. من ایندفعه کاری..
درحالی که آخرین زخم روی شکمت رو تمیز میکرد لب زد
_هیش.. هیچی نگو
&آخه سرعت خودش رفت.. اخ.. یواش
از عمد کمی باند هارو محکم تر پیچید تا دردی که زخمات می تونستن ایجاد کنن رو احساس بکنی، در همین حال گفت
_حالا برو با موتور مسابقه غیر قانونی بده.. سرعتتم تا جایی که می تونی ببر بالا
با سوزش سطح پوستت و دردی که در ناحیه زخمت پیچیت بازوشو گاز گرفتی
&دردم اومدد
لوس نالیدی و روی تخت بیمارستان دراز شدی
_یک بار دیگه توی بخش اوراژنش ببمینمتا.. ا.ت همونجا وسط جمعیت ولت میکنم... دفعه چندمه ها؟!.. یک بار با ماشین تصادف میکنی، یک بار موتورت می افته، یک بار دوچرخه ات پنجر میشه و در همه حالات.. زخم و زیلی میای میگی.. "چانی.. درد دارم" خب اخه من با تو چیکار کنم جقله
از لحنش خنده بلندی سر دادی
&من فقط هیجان رو دوست دارم.. همین
درحالی که دستکش های لاتکس رو از دست های بزرگ و مردونه اش در می آورد گفت
_فکر کنم حامله کردنت هیجان انگیزه.. چون دیگه نمی تونی بری موتور سواری.. نظرت چیه؟!
لپات گل انداخت و معترض گفتی
&خفهه شو.. تو هنوز منو نبردی ماه عسل آقای دکتر
با تعجب به سمتت برگشت
_عزیزم فکر کنم ده بار رفتیم ماه عسل، لندن، استرالیا، تایلند، اتریش، اسکات لند.. ججو.. دیگه کجا رفتیم؟! آها رفتیم ژاپن و من اون موتور رو برات گرفتم و زندگی رو به کام خودم تلخ کردم
&بی انصافی نکن
خواستی از روی تخت بلند بشی که گفت
_هنوز نه.. بزار بگم بهت سرم تقویتی بزنن.. یکم سرحال تر بشی.. من که شیفتم تموم شد باهم بریم خونه
&اخه..
~سکوت کن.. منتطر باش
بوسه ای به پیشونیت زد و سمت در رفت
_بخواب تا بیام.. و لطف کن حرکات نمایشی هم اجرا نکن تو خواب
بعد از تک خنده ای از اتاق خارج شد تا به شیفتش برسه و توام با درد زخم بزرگ روی شکمت رو به رو بشی
۶.۹k
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.