خستم ، انگار یک عمر جون کندم و نرسیدم ، انگار خواستم با د
خستم ، انگار یک عمر جون کندم و نرسیدم ، انگار خواستم با دست خودم سرنوشتمو بنویسم ولی دست نداشتم ! حس میکنم قرار بود تو راهی که خودم میخواستم قدم بردارم اما پا نداشتم ، حس میکنم میخواستم با قلبم دوستت داشته باشم ولی قلب نداشتم . من خستم ، پر از نشدن و نرسیدنم .
۹.۸k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲