از اون شباس که خیلی عنق و کج اخلاقم
از اون شباس که خیلی عنق و کج اخلاقم.
از اون شباییه که حتی نفس کشیدن ادمام رو مخمه.
از اون شبا که نباید باهام حرف بزنن، نباید سوال بپرسن، نباید دورم باشن.
اما از اینکه باهام حرف نزنن و سوال نپرسن و دورم نباشن گریم میگیره.
چرا تنها میذارن؟
اما حقم ندارن نزدیکم بشن.
از اون شباس که کل وجودم توکلمه ی نمیدونم
خلاصه میشه هیچی نمیدونم.
نمیدونم چی میخوام.
فقط دلم میخواد تموم شه بگذره، این تایمه بره
دیگه نباید اما وسط همه ی این عنق بودنا اگه
اونی که دلم میخواد باشه میشم خوش اخلاق ترین عنق دنیا.
اون موقع وسط همه ی اون نمیدونما یه چیزیو
خوب میدونم اینکه چقدر از اینکه اون هست
خوشحالم.
نمیدونم.
حتی اینایی که گفتمم نمیدونم که چی گفتم:/
از اون شباییه که حتی نفس کشیدن ادمام رو مخمه.
از اون شبا که نباید باهام حرف بزنن، نباید سوال بپرسن، نباید دورم باشن.
اما از اینکه باهام حرف نزنن و سوال نپرسن و دورم نباشن گریم میگیره.
چرا تنها میذارن؟
اما حقم ندارن نزدیکم بشن.
از اون شباس که کل وجودم توکلمه ی نمیدونم
خلاصه میشه هیچی نمیدونم.
نمیدونم چی میخوام.
فقط دلم میخواد تموم شه بگذره، این تایمه بره
دیگه نباید اما وسط همه ی این عنق بودنا اگه
اونی که دلم میخواد باشه میشم خوش اخلاق ترین عنق دنیا.
اون موقع وسط همه ی اون نمیدونما یه چیزیو
خوب میدونم اینکه چقدر از اینکه اون هست
خوشحالم.
نمیدونم.
حتی اینایی که گفتمم نمیدونم که چی گفتم:/
- ۱۵۸
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط