Demon and angel
( part 1. )
ا/ت: صبح شده بود.صدای نم نم بارون میومد و منم که عاشق بارون بودم به خاطر همین سریع بلند شدم و رفتم تو ی سالن پیش مامان بابام
ب.ا/ت:سلام دخترم صبحت بخیر
+:سلام بابا صبح شما هم بخیر اهان راستی مامان کجاست؟
ب.ا/ت رفته خونه ی عموت اینا
+:اهان باشه من میرم تو حیاط یکم هوا بخورم
ب.ا/ت:باشه دخترم
رفتم تو حیاط و داشتم از بارون لذت میبردم
دیدم که در عمارتمون باز شد فک کردم مامانمه سریع رفتم دم در
که دیدم نامجونه واییییییییییی یه آدم آخه چقدر میتونه نچسب باشه
-سلام ا/ت
+سلام(سرد)
-چته؟
+هیچی به تو چه
راستی اینجا چیکار داری؟
- با بابات کار دارم
+اوکی برو تو
-اوکی
بعد 10 مین منم رفتم داخل و نامجون هم قبلش رفته بود
رفتم نشستم کنار بابام
+حالا مامان کی میاد خونه؟
(بابای ا/ت رو ÷ نشون میدم و مامانش هم با×)
÷نمیاد شب ما میریم خونه ی عموت اینا برای شام دعوتمون کردن و زن عموت هم مریض شده مامانت یه چند روزی اونجا میمونه تو هم باید بمونی
+بابا دیشب که عمو اینا خونه ی ما بودن چرا اینقدر با هم رفت و آمد داریم آخه بعدشم من نمیخوام اونجا بمونم میام خونه خودمون
÷اینقدر غر نزن دخترم بعدشم منو عموت داریم میریم سفر کاری یه 2 ماه نمایم خونه تو هم که نمیتونی اینجا تنها بمونی پس باید بری اونجا ... خب؟
+چشم
پایان
الان پارت دو هم میزارم
ا/ت: صبح شده بود.صدای نم نم بارون میومد و منم که عاشق بارون بودم به خاطر همین سریع بلند شدم و رفتم تو ی سالن پیش مامان بابام
ب.ا/ت:سلام دخترم صبحت بخیر
+:سلام بابا صبح شما هم بخیر اهان راستی مامان کجاست؟
ب.ا/ت رفته خونه ی عموت اینا
+:اهان باشه من میرم تو حیاط یکم هوا بخورم
ب.ا/ت:باشه دخترم
رفتم تو حیاط و داشتم از بارون لذت میبردم
دیدم که در عمارتمون باز شد فک کردم مامانمه سریع رفتم دم در
که دیدم نامجونه واییییییییییی یه آدم آخه چقدر میتونه نچسب باشه
-سلام ا/ت
+سلام(سرد)
-چته؟
+هیچی به تو چه
راستی اینجا چیکار داری؟
- با بابات کار دارم
+اوکی برو تو
-اوکی
بعد 10 مین منم رفتم داخل و نامجون هم قبلش رفته بود
رفتم نشستم کنار بابام
+حالا مامان کی میاد خونه؟
(بابای ا/ت رو ÷ نشون میدم و مامانش هم با×)
÷نمیاد شب ما میریم خونه ی عموت اینا برای شام دعوتمون کردن و زن عموت هم مریض شده مامانت یه چند روزی اونجا میمونه تو هم باید بمونی
+بابا دیشب که عمو اینا خونه ی ما بودن چرا اینقدر با هم رفت و آمد داریم آخه بعدشم من نمیخوام اونجا بمونم میام خونه خودمون
÷اینقدر غر نزن دخترم بعدشم منو عموت داریم میریم سفر کاری یه 2 ماه نمایم خونه تو هم که نمیتونی اینجا تنها بمونی پس باید بری اونجا ... خب؟
+چشم
پایان
الان پارت دو هم میزارم
۵.۴k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.