پارت ۱۵
پارت ۱۵
بعد چند مین اورژانس اومد و ات رو بردن بیمارستان بردنش برا معاینه منم بیرون نشستم بعد از نیم ساعت دکتر اومد رفتم سمتش
(علامت دکتر ~ )
_ حالش چطوره ؟
~ حالش خوبه فقط شک عصبی بهش وارد شده و به خاطر کم خونی ک داشته و فشاری ک روش اومده بیهوش شده « دلیل مسخره دیگری نداشتم شرمنده »
_ ینی میتونه بیاد خونه
~ امشبو اینجا باشه بهتره … شما شوهرش هستین ؟
_ بله
~ بیشتر مراقبش باشین خانومتون زمینه بیماری قلبی داره و اگر زیاد بهش فشار بیاد دچار بیماری قلبی میشه و براش خطر ناکه
_ بله چشم ممنونم
حالم خیلی بد بود من نباید اونجوری سرش داد میزدم خیلی حرفای بدی زدم و واقعن از خودم بدم میاد ک باعث شدم الان رو تخت بیمارستان باشه ( چیزیشم نشده حالا )
ب سمت اتاقش رفتم و وارد اتاقش شدم رفتم کنار تختش و روصندلی کوچیک کنار تخت نشستم … تا اومدم چیزی بگم شرو کرد ب حرف زدن
+ متاسفم ک باعث شدم زندگیت نابود شه … متاسفم ک مجبوری تحملم کنی … متاسفم ک ی آدم اضافیم تو زندگیت … متاسفم ( گریه )
نتونستم تحمل کنم و همونجا….
….
اینم دو پارت گوگولی برا گیلاسام
چطور بود؟ نظر بدین ، حمایت کنین ذوق کنممم
بعد چند مین اورژانس اومد و ات رو بردن بیمارستان بردنش برا معاینه منم بیرون نشستم بعد از نیم ساعت دکتر اومد رفتم سمتش
(علامت دکتر ~ )
_ حالش چطوره ؟
~ حالش خوبه فقط شک عصبی بهش وارد شده و به خاطر کم خونی ک داشته و فشاری ک روش اومده بیهوش شده « دلیل مسخره دیگری نداشتم شرمنده »
_ ینی میتونه بیاد خونه
~ امشبو اینجا باشه بهتره … شما شوهرش هستین ؟
_ بله
~ بیشتر مراقبش باشین خانومتون زمینه بیماری قلبی داره و اگر زیاد بهش فشار بیاد دچار بیماری قلبی میشه و براش خطر ناکه
_ بله چشم ممنونم
حالم خیلی بد بود من نباید اونجوری سرش داد میزدم خیلی حرفای بدی زدم و واقعن از خودم بدم میاد ک باعث شدم الان رو تخت بیمارستان باشه ( چیزیشم نشده حالا )
ب سمت اتاقش رفتم و وارد اتاقش شدم رفتم کنار تختش و روصندلی کوچیک کنار تخت نشستم … تا اومدم چیزی بگم شرو کرد ب حرف زدن
+ متاسفم ک باعث شدم زندگیت نابود شه … متاسفم ک مجبوری تحملم کنی … متاسفم ک ی آدم اضافیم تو زندگیت … متاسفم ( گریه )
نتونستم تحمل کنم و همونجا….
….
اینم دو پارت گوگولی برا گیلاسام
چطور بود؟ نظر بدین ، حمایت کنین ذوق کنممم
۷.۴k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.