life style
پارت ۵
*بیمارستان *
کوک: دکتر گفته که پاش در رفته دبه ا/ت گفت دراز بکشه تا جا بیندازتش از دستش گرفتم تا استرسش کم بشه وقتی جا انداخت ا/ت جیغ کشید وقتی هم دکتر رفت زد زیر گریه و منم بغلش کردم* دیدی تموم شد؟
ا/ت: درد داشت ( گریه )
کوک: فدات بشم من گردنشو بوسیدم* دیگه تموم شد.
ا/ت: اهوم..دکتر اومد و پامو آتل بست و با کمک کوک سوار ماشین شدم..رسیدیم خونه..جونگ یول با گریه پرید بغلم..یونا هم از بغل مامان کوک رفت بغل جونگ کوک*..فدات بشم من پسرررر..( لپشو بوسیدم).. پشتشو ناز کردم*.. مامانی اومده
*بیمارستان *
کوک: دکتر گفته که پاش در رفته دبه ا/ت گفت دراز بکشه تا جا بیندازتش از دستش گرفتم تا استرسش کم بشه وقتی جا انداخت ا/ت جیغ کشید وقتی هم دکتر رفت زد زیر گریه و منم بغلش کردم* دیدی تموم شد؟
ا/ت: درد داشت ( گریه )
کوک: فدات بشم من گردنشو بوسیدم* دیگه تموم شد.
ا/ت: اهوم..دکتر اومد و پامو آتل بست و با کمک کوک سوار ماشین شدم..رسیدیم خونه..جونگ یول با گریه پرید بغلم..یونا هم از بغل مامان کوک رفت بغل جونگ کوک*..فدات بشم من پسرررر..( لپشو بوسیدم).. پشتشو ناز کردم*.. مامانی اومده
- ۲۱.۰k
- ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط