پارت ۸
ا/ت:اعم آره راسته،،من فک کردم تو من و نجات دادی
تهیونگ:.....
تهیونگ دست ا/ت و میگیره و به طرف خودش میکشونه
تهیونگ:اعم..خوب..بریم..بریم تو سالن
رفتن تو سالن که همه دور هم جمع بودن و جشن میخواست برگزار بشه،،شبیه پارتی بود بیشتر
ویو ا/ت:
دستم و دور دست تهیونگ پیچیده بودم و از کوک هم خواسته بودم کنارم وایسه و دست اونم گرفته بودم خیلی میترسیدم آخه تا حالا همچین جایی من نیومدم
وقتی خانواده خودمون بودیم زندگی خودمون بود،، بابام سخت میگرفت که همچین جایی نیام الان که مامانم فوت کرده و یکی تو زندگیم اومده دیگه پام هم از تو خونه بیرون بزارم هم هنر کردم
تهیونگ متوجه میشه که دست کوک رو هم گرفته ی اشاره ای میکنه به ا/ت به معنی اینکه ول کنه
لایک و فالو یادتون نره
با همکاری
https://wisgoon.com/kim.mina
تهیونگ:.....
تهیونگ دست ا/ت و میگیره و به طرف خودش میکشونه
تهیونگ:اعم..خوب..بریم..بریم تو سالن
رفتن تو سالن که همه دور هم جمع بودن و جشن میخواست برگزار بشه،،شبیه پارتی بود بیشتر
ویو ا/ت:
دستم و دور دست تهیونگ پیچیده بودم و از کوک هم خواسته بودم کنارم وایسه و دست اونم گرفته بودم خیلی میترسیدم آخه تا حالا همچین جایی من نیومدم
وقتی خانواده خودمون بودیم زندگی خودمون بود،، بابام سخت میگرفت که همچین جایی نیام الان که مامانم فوت کرده و یکی تو زندگیم اومده دیگه پام هم از تو خونه بیرون بزارم هم هنر کردم
تهیونگ متوجه میشه که دست کوک رو هم گرفته ی اشاره ای میکنه به ا/ت به معنی اینکه ول کنه
لایک و فالو یادتون نره
با همکاری
https://wisgoon.com/kim.mina
۹.۳k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.