سناریو
وقتی هم اتاقی هستید و تو خوابی روی تخت اونا نه(روی یه تخت میخوابین و عضو هشتمی)
نامجون: کتاب میخونه
جین: قربون صدقه خودش میره تو هم بیدار میکنه میشینی نگاهش میکنی
شوگا: این از دیروز خوابه
هوپی: بیدارت میکنه
ت.ا: چرا بیدارم کردی؟
هوپی: خوابم نمیبره
ت.ا: بخواب خوابت میبره
هوپی: 😔👌🏻
جیمین: میخواد اذیتت کنه و شونتو گاز بگیره که سرشو میاره جلو میبینی مثل بز بهش زل زدی یه جوری جمعش میکنه
ته: با خجالت دستشو سمت موهات میبره و باهاشون بازی میکنه که بیدار میشی
ت.ا: چیکار میکنی
ته: خوابم نمیاد
ت.ا: به من چه نکن
ته: اگر بغلم کنی نمیکنم
ت.ا با دست های باز: بیا
و این گونه بود ...
کوک: اروم از پشت بغلت میکنه سرشو روی گردنت میزاره و اروم با صدا زدنت شکمتو ماساژ میده
کوک: هی.. بیبی... بیبی... بدو... بیبی
ت.ا: اهه نکن زیاد بهم نچسب
کوک که شیطونه دیگه بیشتر خودشو بهت میچسبونه بفهمه قضیه چیه که یه دعفه نوار (اره اون) حس میکنه و میفهمه پ. ریو. ی همین طور بیشتر بغلت میکنه و دلتو ماساژ میده چون هم حوصلش
سر رفته هم بیشتر اعضا بهت اهمیت میده
نامجون: کتاب میخونه
جین: قربون صدقه خودش میره تو هم بیدار میکنه میشینی نگاهش میکنی
شوگا: این از دیروز خوابه
هوپی: بیدارت میکنه
ت.ا: چرا بیدارم کردی؟
هوپی: خوابم نمیبره
ت.ا: بخواب خوابت میبره
هوپی: 😔👌🏻
جیمین: میخواد اذیتت کنه و شونتو گاز بگیره که سرشو میاره جلو میبینی مثل بز بهش زل زدی یه جوری جمعش میکنه
ته: با خجالت دستشو سمت موهات میبره و باهاشون بازی میکنه که بیدار میشی
ت.ا: چیکار میکنی
ته: خوابم نمیاد
ت.ا: به من چه نکن
ته: اگر بغلم کنی نمیکنم
ت.ا با دست های باز: بیا
و این گونه بود ...
کوک: اروم از پشت بغلت میکنه سرشو روی گردنت میزاره و اروم با صدا زدنت شکمتو ماساژ میده
کوک: هی.. بیبی... بیبی... بدو... بیبی
ت.ا: اهه نکن زیاد بهم نچسب
کوک که شیطونه دیگه بیشتر خودشو بهت میچسبونه بفهمه قضیه چیه که یه دعفه نوار (اره اون) حس میکنه و میفهمه پ. ریو. ی همین طور بیشتر بغلت میکنه و دلتو ماساژ میده چون هم حوصلش
سر رفته هم بیشتر اعضا بهت اهمیت میده
۸.۸k
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.