friend and love. فیک کوک
friend and love. فیک کوک
دوست و عشق.
p9
ا.ت ویو:
امروز روز اهر تمریممون بود و فردا ما هم مسابقه داشتیم هم اجرای زنده
امشب باید کمتر میمونیدیم تا زود بخوابیم و صبح زود بیدار شیم
تمرین رقصمون رو کردیم و تا اینکه گذشت و تموم شد دیگه
جیسو: اخیش تموم شد دیگه
رزی: خسته شدممم دلم میخواد همینجا بخوابم
خلاصه منیجیر اومد و ما رو سوار ون شخصیمون کرد و رفتیم خونه و خوابیدیم
ویو جانگکوک:
امروز روز اخر تمرین بود تمریممون رو کردیم و من مشتاق بودم تا ا.ت رو ببینم
اعضا رفتن لباس هاشون رو بگیرن منم چون خواب داشتم رفتم خونه منو اعضا و خوابم برد
صبح روز بعد ساعت۵:۰۰ صبح:
ویو ا.ت:
تو خواب نازم بودم که با صدای الارم بیدار شدم اما حوصله نداشتم که بیدار شم میخواستم بخوابم که فهمیدم امروز مراسمه مثل برق گرفته ها پریدم و اعضا رو بیدار کردم
ا. ت: بیدار شینننننن دیر شددددد
اعضا مثل جت پریدن اما با دیدن ساعت که ۵:۳۰ بود خیالشون راحت شد اما از من نه خب من همیشه کرم میریزم داخل گروه
خب ما رفتیم صبحونه رو خوردیم و اعضا برای جبرن داخل ساندویچ من کلی فلفل ریختن و من تا اینکه اون رو خوردم مثل اژدها که از دهنش اتیش میباره سوختممم و اعضا هم داشتن از خنده منفجر میشدن به من که داشتم یک لیتر اب پارچ سر میکشدم نگاه میکردن
خب بگذریم بعد اینهمه اتفاقات رفتی کمپانی و بر نامه ی امروز رو دادن و اسم سالن ارایشگاه و اینجور چیز ها رو به منیجیر داد تا ما رو ببر
ویو کوک:
امروز هم مول همیشه با نور خورشد از خواب بیدار شدم و خیلی خوشحال بودم اما از یک طرف ماراحت چون اون وونیونگ احمق(واگعی نگفتم) هم هست اما خوشحالم چون ا. ت رو هم باز میبینم
امروز باید میرفتم هزار تا حا و کلیی کار داشتم اول اعضا رو بیدار کردم و رفتیم صورتمون رپ شستیم و لباس پوسیدیمو منیجیر اومد دنبالمون و رفتیم کمپانی و اونجا یک سر چون صبحانه نخورده یودیم برای اعضا شیر کاکائو و کیک و برای خودم شیر موز کیک خریدم و خوردم تا به بقیه کار ها برسی
فلش بک به سه ساعت قبل از شروع مسابقه:
از زبان گوینده:
گروه بی تی اس و بلک پینک و بقیه گروه ها اماده شدند اما باید میرفتن میکاپ و گریم هم میکردن پس رفتن اینکارو انجام بدن و بالاخره اماده شدن(هنوز داخل کمپانین) بعد از اون اکسسوریاشون رو گذاشتن و سوار ون(نمیدونم چین)
شدن و رفتن اون محل برگزاری مسابقه
جانگکوک ویو:
همه ی گروه ها اومدن و از فرش قرمز رد شدن و سر جای خودشون نشستن بعدش نوبت ما شد و خیلی خفن از کنار خبرنگارا رد شدیم و نشستیم جای خودمون تا اینکه اخرین گروه بلک پینک رسید و تا اینکه رسید بعد از بابای کردن و مصابحع کردن دقیقا جلوی ما نشستن تا اینکهه..
تموم
بایی🍭
دوست و عشق.
p9
ا.ت ویو:
امروز روز اهر تمریممون بود و فردا ما هم مسابقه داشتیم هم اجرای زنده
امشب باید کمتر میمونیدیم تا زود بخوابیم و صبح زود بیدار شیم
تمرین رقصمون رو کردیم و تا اینکه گذشت و تموم شد دیگه
جیسو: اخیش تموم شد دیگه
رزی: خسته شدممم دلم میخواد همینجا بخوابم
خلاصه منیجیر اومد و ما رو سوار ون شخصیمون کرد و رفتیم خونه و خوابیدیم
ویو جانگکوک:
امروز روز اخر تمرین بود تمریممون رو کردیم و من مشتاق بودم تا ا.ت رو ببینم
اعضا رفتن لباس هاشون رو بگیرن منم چون خواب داشتم رفتم خونه منو اعضا و خوابم برد
صبح روز بعد ساعت۵:۰۰ صبح:
ویو ا.ت:
تو خواب نازم بودم که با صدای الارم بیدار شدم اما حوصله نداشتم که بیدار شم میخواستم بخوابم که فهمیدم امروز مراسمه مثل برق گرفته ها پریدم و اعضا رو بیدار کردم
ا. ت: بیدار شینننننن دیر شددددد
اعضا مثل جت پریدن اما با دیدن ساعت که ۵:۳۰ بود خیالشون راحت شد اما از من نه خب من همیشه کرم میریزم داخل گروه
خب ما رفتیم صبحونه رو خوردیم و اعضا برای جبرن داخل ساندویچ من کلی فلفل ریختن و من تا اینکه اون رو خوردم مثل اژدها که از دهنش اتیش میباره سوختممم و اعضا هم داشتن از خنده منفجر میشدن به من که داشتم یک لیتر اب پارچ سر میکشدم نگاه میکردن
خب بگذریم بعد اینهمه اتفاقات رفتی کمپانی و بر نامه ی امروز رو دادن و اسم سالن ارایشگاه و اینجور چیز ها رو به منیجیر داد تا ما رو ببر
ویو کوک:
امروز هم مول همیشه با نور خورشد از خواب بیدار شدم و خیلی خوشحال بودم اما از یک طرف ماراحت چون اون وونیونگ احمق(واگعی نگفتم) هم هست اما خوشحالم چون ا. ت رو هم باز میبینم
امروز باید میرفتم هزار تا حا و کلیی کار داشتم اول اعضا رو بیدار کردم و رفتیم صورتمون رپ شستیم و لباس پوسیدیمو منیجیر اومد دنبالمون و رفتیم کمپانی و اونجا یک سر چون صبحانه نخورده یودیم برای اعضا شیر کاکائو و کیک و برای خودم شیر موز کیک خریدم و خوردم تا به بقیه کار ها برسی
فلش بک به سه ساعت قبل از شروع مسابقه:
از زبان گوینده:
گروه بی تی اس و بلک پینک و بقیه گروه ها اماده شدند اما باید میرفتن میکاپ و گریم هم میکردن پس رفتن اینکارو انجام بدن و بالاخره اماده شدن(هنوز داخل کمپانین) بعد از اون اکسسوریاشون رو گذاشتن و سوار ون(نمیدونم چین)
شدن و رفتن اون محل برگزاری مسابقه
جانگکوک ویو:
همه ی گروه ها اومدن و از فرش قرمز رد شدن و سر جای خودشون نشستن بعدش نوبت ما شد و خیلی خفن از کنار خبرنگارا رد شدیم و نشستیم جای خودمون تا اینکه اخرین گروه بلک پینک رسید و تا اینکه رسید بعد از بابای کردن و مصابحع کردن دقیقا جلوی ما نشستن تا اینکهه..
تموم
بایی🍭
۳.۳k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.