☆چند پارتی
☆چند پارتی
Pov:ازدواج اجباری
Part:8
ویو کوک
اه شت من چه غلطی کردم رفتم پشت در اتاق که دیدم داره میگه عزیزم بچه ی گلم و این جور چیزا درو باز کردم و رفتم تو
کوک : بچم ؟
ا.ت : بله بچم بچمون بهتره بگم
کوک سریع ا.ت رو بغل کرد : ببخشید بیب من متاسفم
ا.ت : فقط به خاطر بچم
کوک : کی فهمیدی
ا.ت : رفتم دکتر آمروز
کوک : خوبه بیب ممنون که اومدی تو زندگیم
ا.ت : منم از تو ممنونم
The end
Pov:ازدواج اجباری
Part:8
ویو کوک
اه شت من چه غلطی کردم رفتم پشت در اتاق که دیدم داره میگه عزیزم بچه ی گلم و این جور چیزا درو باز کردم و رفتم تو
کوک : بچم ؟
ا.ت : بله بچم بچمون بهتره بگم
کوک سریع ا.ت رو بغل کرد : ببخشید بیب من متاسفم
ا.ت : فقط به خاطر بچم
کوک : کی فهمیدی
ا.ت : رفتم دکتر آمروز
کوک : خوبه بیب ممنون که اومدی تو زندگیم
ا.ت : منم از تو ممنونم
The end
۶۲۳
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.