part 14
part 14
فردا صبح
بلند شدم و کار های همیشگی و انجام دادم و نشستم رو مبل فیلم دیدم
که کم کم چشام گرم شد و ....
ویو کوک
از شرکت برگشتم خونه رفتم اتاقم لباسم
و عوض کردم و یه عطر تلخ زدم و رفتم
دم اتاق لونا و در زدم
کوک:لونا؟
لونا؟
نگران شدم رفتم تو دیدم کسی نیست نکنه پیچونده منو رفتم از خدمتکار بپرسم
که دیدم خانم رو مبل خوابش برده
رفتم نزدیکش چقدر ناز بود
زدم رو بینیش
لونا؟لونا؟
خمیازه کشید و چشاشو باز کرد
لونا:من کجام تو کی؟
کوک:آلزایمر داری؟
چشاشو دوباره بست و یهو باز کرد
شبیه مجستمه شد
کوک:چیشد؟
لونا:خاک تو سرم خواب موندمم(داد)
کوک:اشکال نداره حالا😂
لونا:وایی ببخشید میرم آماده شم
ویو لونا
خاک تو سرممم رفتم لباس و پوشیدم و
آرایش کردم و موهامم درست کردم
رفتم پایین
ویو کوک
مشغول ور رفتن با گوشی بودم که لونا اومد این دختر چقد خوشگله آخه
گوشیم و گذاشتم تو جیبم و
گفتم:بریم؟
لونا:اوهوم
سوار ماشین شدیم و رفتیم
ویو لونا
رسیدیم واقعا چقدر جای بزرگی بود
، بازوی کوک و با خنده گرفتم
کوک:نخند😂
_خب چیه یه جوریه ، ولی بازویی داری.
کوک:ما اینیم دیگه.
_خودشیفته
وارد پارتی شدیم
فردا صبح
بلند شدم و کار های همیشگی و انجام دادم و نشستم رو مبل فیلم دیدم
که کم کم چشام گرم شد و ....
ویو کوک
از شرکت برگشتم خونه رفتم اتاقم لباسم
و عوض کردم و یه عطر تلخ زدم و رفتم
دم اتاق لونا و در زدم
کوک:لونا؟
لونا؟
نگران شدم رفتم تو دیدم کسی نیست نکنه پیچونده منو رفتم از خدمتکار بپرسم
که دیدم خانم رو مبل خوابش برده
رفتم نزدیکش چقدر ناز بود
زدم رو بینیش
لونا؟لونا؟
خمیازه کشید و چشاشو باز کرد
لونا:من کجام تو کی؟
کوک:آلزایمر داری؟
چشاشو دوباره بست و یهو باز کرد
شبیه مجستمه شد
کوک:چیشد؟
لونا:خاک تو سرم خواب موندمم(داد)
کوک:اشکال نداره حالا😂
لونا:وایی ببخشید میرم آماده شم
ویو لونا
خاک تو سرممم رفتم لباس و پوشیدم و
آرایش کردم و موهامم درست کردم
رفتم پایین
ویو کوک
مشغول ور رفتن با گوشی بودم که لونا اومد این دختر چقد خوشگله آخه
گوشیم و گذاشتم تو جیبم و
گفتم:بریم؟
لونا:اوهوم
سوار ماشین شدیم و رفتیم
ویو لونا
رسیدیم واقعا چقدر جای بزرگی بود
، بازوی کوک و با خنده گرفتم
کوک:نخند😂
_خب چیه یه جوریه ، ولی بازویی داری.
کوک:ما اینیم دیگه.
_خودشیفته
وارد پارتی شدیم
۴۳۴
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.