پدر خونده (part 205)
پدر خونده (part 205)
* جونگکوکا روی اون صندلی بشین
من موهاتو درست میکنم
جونگکوک سر تکون میده
و سمت صندلی میره .
ات سشوار رو بر میداره و شروع میکنه به خشک کردن موهای جونگکوک
و بعد موهاش رو حالت میده بعد ۵ مین کارش تموم میشه .
*بفرما
& ایول بانی کوچولو
ات لبخند میزنه .
جونگکوک بلند
میشه کت و شلوارش رو میپوشه و بعد کروات و ساعتش رو میندازه .
& ات ات بدو دیر شد
*خودش دیر میکنه به من گیر میده .
جونگکوک دست ات رو میگیره
و سمت ماشین میره
و به طرف تالار حرکت میکنن بعد ۲۰ مین میرسه در رو برای ات باز میکنه
تا پیاده شه و ات دستش رو دور بازوی جونگکوک حلقه میکنه
و وارد تالار میشن
جیمین با لبخند سمتشون میاد
×بهبه به موقع رسیدی کوک هنوز هیچکی نیومده
× چه خوشگل شدی پرنسس کوچولو
*مرسی پیرمرد جونم
×خجالت بکش تو بچه داری (خنده)
* پیر شدم رفت جیمین شی
× اره ات ایشالا نود سالگیتو ببینم یک جوجه پیر(خنده شدید)
* یا به خودت بخند پیرمرد من هنوز جونم چند سال از تو کوچیکترم .
& بس کنید .
* ولی کوک
& بانی
*×ببخشید جونگکوکا
* جونگکوکا روی اون صندلی بشین
من موهاتو درست میکنم
جونگکوک سر تکون میده
و سمت صندلی میره .
ات سشوار رو بر میداره و شروع میکنه به خشک کردن موهای جونگکوک
و بعد موهاش رو حالت میده بعد ۵ مین کارش تموم میشه .
*بفرما
& ایول بانی کوچولو
ات لبخند میزنه .
جونگکوک بلند
میشه کت و شلوارش رو میپوشه و بعد کروات و ساعتش رو میندازه .
& ات ات بدو دیر شد
*خودش دیر میکنه به من گیر میده .
جونگکوک دست ات رو میگیره
و سمت ماشین میره
و به طرف تالار حرکت میکنن بعد ۲۰ مین میرسه در رو برای ات باز میکنه
تا پیاده شه و ات دستش رو دور بازوی جونگکوک حلقه میکنه
و وارد تالار میشن
جیمین با لبخند سمتشون میاد
×بهبه به موقع رسیدی کوک هنوز هیچکی نیومده
× چه خوشگل شدی پرنسس کوچولو
*مرسی پیرمرد جونم
×خجالت بکش تو بچه داری (خنده)
* پیر شدم رفت جیمین شی
× اره ات ایشالا نود سالگیتو ببینم یک جوجه پیر(خنده شدید)
* یا به خودت بخند پیرمرد من هنوز جونم چند سال از تو کوچیکترم .
& بس کنید .
* ولی کوک
& بانی
*×ببخشید جونگکوکا
- ۵.۸k
- ۰۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط