ناچار دست دور شونههاش انداختم و به سمت ماشین بردمش و نشوندمش
"𝙼𝙰𝙵𝙸𝙰 𝚆𝙰𝙸𝙵"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟿"
ناچار دست دور شونههاش انداختم و به سمت ماشین بردمش و نشوندمش
خودمم کنارش جا گرفتم و جیمین هم جلو صندلی راننده نشست و با چشماش برام خط و نشون کشید و حرکت کرد
فکرم درگیر معاملهای بود که شب قرار بود انجام بشه که سونا گفت :
سونا ــــ راستی ته از نامزدت چخبر !؟
با یادآوری ا.ت و دیشب لبخندی روی لبم نشست که از چشم سونا دور نموند
سونا ــــ هنوز بهش نگفتی
ــــ نه به این زودیا قرار نیست بفهمه
سونا ــــ تا کی !؟ بلاخره که میفهمه
ــــ فعلا دوست ندارم چیزی بدونه
سونا ــــ اگه بفهمه ...
حرفش و قطع کردم و با اخم گفتم :
ــــ راجبش حرف نزن سونا
دلخور شد و نگاهش و به روبهرو دوخت
دیگه تا رسیدنمون هیچکس هیچ حرفی نزد
تا رسیدیم سریع پیاده شدم و رفتم داخل چون میدونم الان یه ایل میریزن سر سونا تا حلوا حلواش کنن
وارد اتاقم شدم و وقتی مطمئن شدم کسی گوش واینساده گوشی مدل پایینی که فقط به خاطر ا.ت ازش استفاده میکردم و درآوردم و شمارهی ا.ت و گرفتم و منتظر شدم تا جواب بده ولی در کمال تعجب با جملهی "مشترک موردنظر در دسترس نمیباشد لطفا بعدا تماس بگیرید" مواجه شدم
دوباره شمارش و گرفتم ولی بازم جواب نداد
کلافه گوشی و پرت کردم رو میز عسلی و خودم و انداختم رو تخت
اعصابم حسابی خورد شده بود و نمیدونستم منشاش چیه فقط دلم میخواست صدای ا.ت و بشنوم
قرص سردردی خوردم و بدون اینکه کتم و در بیارم چشمام و رو هم گذاشتم و طولی نکشید که خوابم برد
با صدای زنگ موبایلم نیمخیز شدم سمت گوشیم و با امید اینکه ا.ت باشه جواب دادم که با شنیدن صدای مامان بادم خوابید
"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
¹⁰ بازنشر
⁴⁰ لایک
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟿"
ناچار دست دور شونههاش انداختم و به سمت ماشین بردمش و نشوندمش
خودمم کنارش جا گرفتم و جیمین هم جلو صندلی راننده نشست و با چشماش برام خط و نشون کشید و حرکت کرد
فکرم درگیر معاملهای بود که شب قرار بود انجام بشه که سونا گفت :
سونا ــــ راستی ته از نامزدت چخبر !؟
با یادآوری ا.ت و دیشب لبخندی روی لبم نشست که از چشم سونا دور نموند
سونا ــــ هنوز بهش نگفتی
ــــ نه به این زودیا قرار نیست بفهمه
سونا ــــ تا کی !؟ بلاخره که میفهمه
ــــ فعلا دوست ندارم چیزی بدونه
سونا ــــ اگه بفهمه ...
حرفش و قطع کردم و با اخم گفتم :
ــــ راجبش حرف نزن سونا
دلخور شد و نگاهش و به روبهرو دوخت
دیگه تا رسیدنمون هیچکس هیچ حرفی نزد
تا رسیدیم سریع پیاده شدم و رفتم داخل چون میدونم الان یه ایل میریزن سر سونا تا حلوا حلواش کنن
وارد اتاقم شدم و وقتی مطمئن شدم کسی گوش واینساده گوشی مدل پایینی که فقط به خاطر ا.ت ازش استفاده میکردم و درآوردم و شمارهی ا.ت و گرفتم و منتظر شدم تا جواب بده ولی در کمال تعجب با جملهی "مشترک موردنظر در دسترس نمیباشد لطفا بعدا تماس بگیرید" مواجه شدم
دوباره شمارش و گرفتم ولی بازم جواب نداد
کلافه گوشی و پرت کردم رو میز عسلی و خودم و انداختم رو تخت
اعصابم حسابی خورد شده بود و نمیدونستم منشاش چیه فقط دلم میخواست صدای ا.ت و بشنوم
قرص سردردی خوردم و بدون اینکه کتم و در بیارم چشمام و رو هم گذاشتم و طولی نکشید که خوابم برد
با صدای زنگ موبایلم نیمخیز شدم سمت گوشیم و با امید اینکه ا.ت باشه جواب دادم که با شنیدن صدای مامان بادم خوابید
"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
¹⁰ بازنشر
⁴⁰ لایک
- ۱.۹k
- ۱۶ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط