پارت ۹
بعدز دانشگاه رفتم خونه تو راه خونه بودم که حس کردم یک نفر دنبالمه پشت سرمو دیدم کسی نبود گفتم شاید خیال بافی شدم
فلش بک
چند شب همینجوری گذشت همش تو راه خونه انگار. یک نفر دنبالم بود
بعد اون چند شب دیگه کسی نیامد دنبالم از این اتفاق راحت شدم دوباره امشب کنسرت داشتیم وقتی کنسرتمونو تموم کردیم یه مراسم خیلی بزرگ بود که فقط ایدلا تو شن حتی کوک ما رفتیم تو خود کمپانی خودمون یه لباس شیک پوشیدیم ولی لباس من شیک تر بود چون وقتی تو مراسم بودم کوک همش چشمش به دختره هرزه بود منم از حسودی رفتم کمپانی با گروهم یه لباس خوشگل هات پوشیدم دوباره رفتیم مراسم همین که وارد مراسم شدیم همه چشاشون به ما بود ازون هرزه هم خوشگل تر بودم خودمم هنگ کرده بودم که انقدر خوشگلم به همه گروه های کیپاپ سلام کردیم حتی بی تی اس ولی متوجه یه چیزی شدم کوک همش من زیر چشمی نگاه میکرد بعدز مراسم رفتیم کمپانی لباسارو خودمونو پوشیدیم بچه ها دوست پسرشون اومده بودن دنبالشون اونا رفتن من تنها رفتم خونه تو راه خونه و....
شرطا پارت بعد
فالو ۷۵
لایک ۲۰
کامنت ۲۰
فلش بک
چند شب همینجوری گذشت همش تو راه خونه انگار. یک نفر دنبالم بود
بعد اون چند شب دیگه کسی نیامد دنبالم از این اتفاق راحت شدم دوباره امشب کنسرت داشتیم وقتی کنسرتمونو تموم کردیم یه مراسم خیلی بزرگ بود که فقط ایدلا تو شن حتی کوک ما رفتیم تو خود کمپانی خودمون یه لباس شیک پوشیدیم ولی لباس من شیک تر بود چون وقتی تو مراسم بودم کوک همش چشمش به دختره هرزه بود منم از حسودی رفتم کمپانی با گروهم یه لباس خوشگل هات پوشیدم دوباره رفتیم مراسم همین که وارد مراسم شدیم همه چشاشون به ما بود ازون هرزه هم خوشگل تر بودم خودمم هنگ کرده بودم که انقدر خوشگلم به همه گروه های کیپاپ سلام کردیم حتی بی تی اس ولی متوجه یه چیزی شدم کوک همش من زیر چشمی نگاه میکرد بعدز مراسم رفتیم کمپانی لباسارو خودمونو پوشیدیم بچه ها دوست پسرشون اومده بودن دنبالشون اونا رفتن من تنها رفتم خونه تو راه خونه و....
شرطا پارت بعد
فالو ۷۵
لایک ۲۰
کامنت ۲۰
۱۲.۵k
۲۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.