قبض برق مانده هنوز

قبض برق مانده هنوز
گل های تشنه ی باغچه
جیر جیر لولای در
بشقاب نذری همسایه
لباس های روی بند
نسخه ی مادربزرگ هم؛

دیر وقت است
و جز _دوستت دارم_
باقی بماند برای فردا



#حمید_جدیدی
دیدگاه ها (۵)

آمدی گریه کنی شعر بخوانی بروینامه ای خیس به دستم برسانی بروی...

خوش بحال روسری ،در دامنش زلفان توستیا همان انگشتری که خانه ا...

بیچاره پاییز دستش نمک ندارد، این همه باران به آدمها میبخشد ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط