scenario
وقتی تو مدرسه با پسر داییت گرم میگیری و اونا نمیدونن پسر داییته(درخواستی)
نامجون: خانم کیم! دست گذاشتی رو نقطه ضعفم
جین: پس دوست داری خون به پا شه! اوکی.. اطاعت میشه *پسر داییت تا یه ماه بیمارستانه*
یونگی: *دو دستی موهاشو عقب میده و با زبونش لبش رو خیس میکنه*: خودت خواستی قاتل شم!!
جیهوپ: *با دستایی که رگشون زده بیرون و صورتی قرمز میاد سمتت* به نظرت زیاده روی نمیکنی؟ خانم جانگ؟؟
جیمین: که اینطور ا.ت! خودت خواستی*و تا یه هفته باهات قهره*
تهیونگ: *نزدیکت میشه و تو گوشت میگه*یا همین الان حرکت میکنی و باهام میای یا دیگه سمتم نمیای!
جونگ کوک:*نزدیکتون میشه ، سیلی محکمی نثار صورت پسر داییت میکنه ودستت رو میگیره میبره*نگفته بودم فقط باید منو ببینی؟ ها؟
میدونم بد شده..
ساری...
نظر؟ لایک؟
لدفااا🍫🍭
نامجون: خانم کیم! دست گذاشتی رو نقطه ضعفم
جین: پس دوست داری خون به پا شه! اوکی.. اطاعت میشه *پسر داییت تا یه ماه بیمارستانه*
یونگی: *دو دستی موهاشو عقب میده و با زبونش لبش رو خیس میکنه*: خودت خواستی قاتل شم!!
جیهوپ: *با دستایی که رگشون زده بیرون و صورتی قرمز میاد سمتت* به نظرت زیاده روی نمیکنی؟ خانم جانگ؟؟
جیمین: که اینطور ا.ت! خودت خواستی*و تا یه هفته باهات قهره*
تهیونگ: *نزدیکت میشه و تو گوشت میگه*یا همین الان حرکت میکنی و باهام میای یا دیگه سمتم نمیای!
جونگ کوک:*نزدیکتون میشه ، سیلی محکمی نثار صورت پسر داییت میکنه ودستت رو میگیره میبره*نگفته بودم فقط باید منو ببینی؟ ها؟
میدونم بد شده..
ساری...
نظر؟ لایک؟
لدفااا🍫🍭
۱۳.۱k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.