Vampire in love
Vampire in love
خون آشام عاشق
p ³
تا اینکه دیدم در خونه زده شد ،رفتم و درو باز کردم دیدم جونگ کوک بود ، اومد و منو خیلی محکم بغل کرد بلتدم کرد و گذاشتم روی مبل
کوک:های بیبی گرل
ا.ت:اوم سلام
کوک:دیشب خوش گذشت؟
ا.ت:نه اصلا همه جام درد میکنه
کوک:اخی بیب
ا.ت:کجا بودی؟
کوک:هیچی رفته بودم پیش یکی از دوستام
ا.ت:هوم
کوک اومد و چنتا از دکمه های ا.ت رو باز کرد
ا.ت:چیکار میکنی؟
کوک:هیچی خوابم میاد
ا.ت:چی؟؟؟
کوک بازم اومد و روی ا.ت خوابید تا اینکه خوابش برد
ا.ت: اوف چقد سری خوابش برد
در عمارت یهو باز شد
تهیونگ دوست کوک بود
ا.ت:کوک،کوک بیدار شو مهمون اومده
کوک:اوم چیشده!،تهیونگگگگ ؟؟؟
تهیونگ:سلام
کوک:ا.ت جان لباست!
ا.ت:هوم چی؟
کوک:بابا دکمه لباست
ا.ت:عا اکی
تهیونگ میخواست بیاد و به ا.ت دست بزنه تا اینکه کوک جلوشو گرفت و تو چشماش نگا کرد و گفت
کوک:من راجب این مورد باهات صحبت کرده بودم!
تهیونگ:من گفتم که اون مال من میشه
/// فلش بک به صبح قبل بیدار شدن ا.ت///
کوک:سلام هیونگ
تهیونگ :سلام کوک، از ا.ت چه خبر
کوک:تو خبر داشتی؟
تهیونگ:اره من خیلی وقته از ا.ت خوشم میاد از تو همون مهمونی روش کراش زدم
کوک:چی؟؟؟؟!!
تهیونگ:کوک ببین تو هرکاری هم بکنی من اونو مال خودم میکنم
کوک:نه نمیشه ، من عاشق اونم
تهیونگ:تو عاشقش نیستی فقط اون رو بخاطر خونش میخوای، تو دلت از سنگه ، میدونم تا الان چنتا از دخترا رو همینجوری کشتی
کوک:تو داری چی میگی ، من هیچوقت با دختری نبودم ، دهنتو ببند
تهیونگ:به هر حال اون برای منه
کوک:میره از خونه بیرون
///پایان فلش بک///
تهیونگ جوابشو نداد و از خونه بیرون رفت
کوک:ا.ت امشب میخوای بریم مهمونی؟
ا.ت:اوم نمیدونم حوصلم اینجا سر رفته باشع بریم
برش زمانی به عصر
ویو ا.ت
رفتم و یه لباس پوشیدم آرایش نکردم چون زیاد دوست ندارم
پایان ویو ا.ت
کوک اومد خونه ، با داد و با صدای بلند گفت
کوک:ا.تتتتتتت این چه لباسیههههه ، چرا انقددددد بازههه(اسلاید ۲ لباس ا.ت _میدونم زیاد باز نیست ولی شما باز فک کنین😂🚶♀️)
کوک اومد و......
شرطا
کامنت ۱۸
لایک ۱۶
لباس ا.ت رو سانسور کردم چون ویسگون پاک میکنه
خون آشام عاشق
p ³
تا اینکه دیدم در خونه زده شد ،رفتم و درو باز کردم دیدم جونگ کوک بود ، اومد و منو خیلی محکم بغل کرد بلتدم کرد و گذاشتم روی مبل
کوک:های بیبی گرل
ا.ت:اوم سلام
کوک:دیشب خوش گذشت؟
ا.ت:نه اصلا همه جام درد میکنه
کوک:اخی بیب
ا.ت:کجا بودی؟
کوک:هیچی رفته بودم پیش یکی از دوستام
ا.ت:هوم
کوک اومد و چنتا از دکمه های ا.ت رو باز کرد
ا.ت:چیکار میکنی؟
کوک:هیچی خوابم میاد
ا.ت:چی؟؟؟
کوک بازم اومد و روی ا.ت خوابید تا اینکه خوابش برد
ا.ت: اوف چقد سری خوابش برد
در عمارت یهو باز شد
تهیونگ دوست کوک بود
ا.ت:کوک،کوک بیدار شو مهمون اومده
کوک:اوم چیشده!،تهیونگگگگ ؟؟؟
تهیونگ:سلام
کوک:ا.ت جان لباست!
ا.ت:هوم چی؟
کوک:بابا دکمه لباست
ا.ت:عا اکی
تهیونگ میخواست بیاد و به ا.ت دست بزنه تا اینکه کوک جلوشو گرفت و تو چشماش نگا کرد و گفت
کوک:من راجب این مورد باهات صحبت کرده بودم!
تهیونگ:من گفتم که اون مال من میشه
/// فلش بک به صبح قبل بیدار شدن ا.ت///
کوک:سلام هیونگ
تهیونگ :سلام کوک، از ا.ت چه خبر
کوک:تو خبر داشتی؟
تهیونگ:اره من خیلی وقته از ا.ت خوشم میاد از تو همون مهمونی روش کراش زدم
کوک:چی؟؟؟؟!!
تهیونگ:کوک ببین تو هرکاری هم بکنی من اونو مال خودم میکنم
کوک:نه نمیشه ، من عاشق اونم
تهیونگ:تو عاشقش نیستی فقط اون رو بخاطر خونش میخوای، تو دلت از سنگه ، میدونم تا الان چنتا از دخترا رو همینجوری کشتی
کوک:تو داری چی میگی ، من هیچوقت با دختری نبودم ، دهنتو ببند
تهیونگ:به هر حال اون برای منه
کوک:میره از خونه بیرون
///پایان فلش بک///
تهیونگ جوابشو نداد و از خونه بیرون رفت
کوک:ا.ت امشب میخوای بریم مهمونی؟
ا.ت:اوم نمیدونم حوصلم اینجا سر رفته باشع بریم
برش زمانی به عصر
ویو ا.ت
رفتم و یه لباس پوشیدم آرایش نکردم چون زیاد دوست ندارم
پایان ویو ا.ت
کوک اومد خونه ، با داد و با صدای بلند گفت
کوک:ا.تتتتتتت این چه لباسیههههه ، چرا انقددددد بازههه(اسلاید ۲ لباس ا.ت _میدونم زیاد باز نیست ولی شما باز فک کنین😂🚶♀️)
کوک اومد و......
شرطا
کامنت ۱۸
لایک ۱۶
لباس ا.ت رو سانسور کردم چون ویسگون پاک میکنه
۱۳.۷k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.