✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎⁴⁷

امروزم مث هر روز خسته کننده رفتیم شرکت امیدوارم این شرکت خراب شه یه چیزیش بشه خسته شدم ازش
امروز قرار بود از شرکتی که باهاش قرداد بستیم برامون مدل بفرستن
+میگم ا/ت چطوره بیای پیش من
_نمیدونم...اممم
+چرا داری فک میکنی بدو بیا
_باشه
مثل هر روز رو مدل و طرح های مسخره دیزاین و..... کار میکردیم
+اوفففف خسته شدم دلم یه چیزی میخواد
_منم خسته شدم
_میخوای به منشی بگم واسمون قهوه بیاره
+نه یه چیز دیگه میخوام
_چی....بگم کیکی خوردنی چیزی بیاره
+نه
_آبمیوه؟بستنی؟یا....
+نه نمیخوام
_پس چی میخوای بریم بیرون استراحت کنیم
+اوف گفتم نه یه لحظه اجازه بده الان میگم چی میخوام
_........................
رفتم پیشش و صندلیشو کشیدم سمت خودم و بوسیدمش
+ا/ت این دفعه سومه. تو چرا همکاری نمیکنی
نزدیکم شد دوباره می‌خواستیم.......که منشی اومد
م:آقای جئون مدل و وکیل رسیدن
+ببینم شماها نمیتونین یکم صبر کنین
م:بله
+هیچی بگو بیان
مدل با وکیل اومد داخل تا ببینیمش واو چقد خوشگل بود سلام کردم ولی جونگ کوک همینجوری مونده بود با بازوم زدم بهش که سلام کرد
+آقای...ما نمیتونیم ایشونو استخدام کنیم
_چرا (آروم)
جی یون(مدل):چرا
وکیل:ولی شما از قبل با ما قرداد بستین ما هم فقط جی یون و داریم نمیتونین اینکارو بکنین
+پس قرارداد و.....
وکیل:نمیتونین اینکارو بکنین شما خودتون قردادو امضا کردین
_خیلی خب خانم جی یون شما این اینجا رو امضا کنید
جی یون:ممنون
قرار داد امضا شد و رفتن بیرون
_جونگ کوک چرا میخواستی ردش کنی
+...............
_اونکه کارش خوبه و اندام خوبی داره واسه ما خیلی مناسبه
جوابی نداد و رفت بیرون

⊰᯽⊱┈──╌❊ - ❊╌──┈⊰᯽⊱
ممنون بابت نظرای خوبتون♡

#فیک #فیک_جونگکوک #کیپاپ #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop