✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎⁴⁶

از زبان جونگ کوک:
رفتم تو اتاق ا/ت ولی نبود از منشی پرسیدم کجاس گفت رفته بیرون
+چرا رفته
رفتم دم در دیدم با سئویون داره میگه و میخنده اوفف من چیکار کنم که این دیگه با ا/ت ارتباطی نداشته باشه. دیدم همو بغل کردن و سئویون رفت ا/ت داشت میومد منم سریع رفتم خودمو رسوندم به اتاقم
یکساعت بعد: ا/ت:
کارم تموم شد رفتم اتاق جونگ کوک
_سلام کارت تموم نشده
+چرا در نزدی
_ها........
+نه کارم تموم نشده تو برو
_خب کمکت میکنم تمومش کنی بعد باهم میریم
+نه نمیخوام
_پس منتظرت میمونم
+نه میگم برو
وا چرا اینجوری میکنه
_تنهایی برم
+میخوای زنگ بزن سئویون بیاد
آها پس منو سئویون و دیده
_چیزی شده جونگ کوک
+....................
_منو اون فقط باهم حرف زدیم همین راست میگم
+..........................
_آخه تو کجا اون کجا تو که میدونی من فقط تو رو دوست دارم چرا اینجوری میکنی
+.....(لبخند زد)
_آها الان خوب شد دیگه ناراحت نباش
+من به اون سئویون حس خوبی ندارم زیاد باهاش نگرد
_باشه
+خب بریم
_مگه کار نداشتی
+نه
_از دست تو
خونه:
_خیلی خب شام حاضره
+تو به این میگی شام
_یااا مگه نودل چشه خیلی ام خوشمزس
+باشه بابا (خنده)

_راستی یه سوال
+چی بپرس
_ما اونشب باهم خوابیدیم آیا
تا اینو گفتم پرید تو گلوش داشت سرفه میکرد
+...ا/تتت..‌این چه سوالیه یهویی
_خب تو جوابمو ندادی
+نه نخوابیدیم ولی میتونیم امشب انجامش بدیم
_یاااااااااا.........(سرفه)..من فقط ازت جواب خواستم
+(خندهههه)

#فیک #فیک_جونگکوک #کیپاپ #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop