گناهکار

ارسلان.. خانم. حوس کرده. اینجوری. راه بره.
نیکا معلومه.... خب. من برم. بیرون این مار عقب مونده... انجام. بدم.
دیانا. میری.
نیکا اره یه لیوان اب بخورم. برم حاضر شم. برم. کافی نت... این چیزا کار دارم فعلا.
دیانا فعلا.
ارسلان. بای. ... خب خانوم رحیمی اسنب در خدمت شما کجا پیاده. میشین.
دیانا. طبقه بالااااااا. 😁
ارسلان. محکم. بشین پس...
دیانا. نه. اروم. برو.
ارسلان. اع. باش. .. دیانا بردم. رو تخت. گذاشتم..... خب. تمام. اینم. ادرسی. که. گفتین.
دیانا. یه چیزی.
ارسلان. چی.
دیانا. از یقه ارسلان گرفتم کشید. پایین. سمت خودم.
ارسلان.. 😶😶😶😶‍🌫️
دیانا. سعی کردم یه بوص خیلی کوچیک از لپش بکنم.
ارسلان.. 🙂🙂🙂........ اع.
دیانا. چیه. برو.
ارسلان. همین.
دیانا. چی همین.
ارسلان. این همه دور دور. کردی. یه بوص کوچولو...
دیانا 🤗🤗🙂ارسلان.. بروووو.
ارسلان. باشع..... میبینی.
دیانا راستی.
ارسلان. جان... در خدمتم.
دیانا. بگو یه گروه بیان چیدمان دکراسیون.حیاط خونه رو درست کنن
ارسلان... واس چی !!!!!
دیانا چ. مگه شب قرار نیست متینیکا.
ارسلان هااااا. فهمیدم. فهمیدم. یس. الان زنگ میزنم...
دیانا نههههه.
ارسلان اععععع.چته
دیانا من باید برم لباس بخرمممم.
ارسلان. واییی.
دیانا بدو ارسلان ماشینو روشن کن بریم.
ارسلان. بدبخت ارسلان. حمال ارسلان.
دیانا ارسـ.......... لان.
ارسلان. باش. لال شدم. الان میرم... تند بیای فقط.
دیانا. باش. تند لباسامو پوشیدم.... بدو بدو. کفشمو پوشیدم. رفتم.. داخل. ماشین.
ارسلان. بریم.
دیاناyes
ارسلان بسم الله الرحمن الرحیم.
دیانا... چرا.
ارسلان. واسه اینکه فکر کنم یه پنج ملیارد باید خرج شه.
دیانا.. اها. اون که اره.
ارسلان اره... واسه تو که هیچی. نی... برم. دیگه. اره.
دیانا. اره عزیزم.
ارسلان خدایا به امید تو.
متین... داشتم. از شرکت می اومدم. پایین. که ارسلان دیدم. جلو در شرکت بود.
ارسلان. عینکمو برداشتم. که دیدم. متینه.
متین ارسلان. ارسلان بیا پسر. منم.
متین. رفتم. طرف ارسلان که دیانا تو ماشین بود. .... ام چیخبره.
ارسلان... ببین. اینا. همش. نقشه دیاناست....
متین. یعنی چی.
ارسلان بشین بزار خانوم مهندس توضیح بده.
متین... 😅😅😅باش. ..
دیانا سلام.
متین سلام... چیزی شده.
دیانا ببین امشب خیلی عاشقانه. .. به نیکا میگی.. عاشقی.
متین... جان نننننن.
ارسلان.. گفتم. شک. بهت. وارد میشه
دیانا جان نداره... ببینم. یعنی تو نیکا دوس نداری...
متین 😎🙂😌خب...
دیانا.. خودت میدونی... اگع نمیخوایش. ارسلان.. یه چیزایی سفارش داده.. اونا رو کنسل کنه.
متین... لباس ندارم. خیلی طول میکشه.
ارسلان داش پس من. کلمم. اینجا.
متین.. اون که اره. با تو میام. .. ولی نیکا چی راضیه.
دیانا اون که اره.
متین از کجا میدونی.
دیانا... من میدونم دخترا همو میفهمن.
متین قبوله.
دیانا با ذوق برگشتم... را راست میگی.
متین اره خب منم دوسش دارم.
ارسلان. چرا به من نگفتی. که دوسش. داری. باید بردار بزرگ تر...ش میگفتی.
متین ☺☺🙂😌چشم..
ارسلان. پیش به سوی... درست کردن. همه چی
متین. بریم.
دیانا. هوف بریم... دیگه.. خیلی خوشحالم
ارسلان.. بعد نیم ساعت رسیدیم. .. و. با متین رفتیم.. داخل پاساژ
دیانا... هیییییی.
ارسلان... چیه.
دیانا منو میزارین میرن. واقعا ن که.
متین... بیا خو.
دیانا اقا متین بوی عشق سر تو پر کردهاااا.
متین 🙂🙂بیا خواهر زن بیا.
دیانا. اها حالا شد. ارسلان یاد بگیر.
ارسلان... اره. معلومه شرین بازی در
دیانا.برییممممم..
ارسلان.. زود فقط.
دیانا خب من برم..
ارسلان. ما جدا بریم.
دیانا تو برو یه دست لباس خوب بگیر متین. تو هم.
متین. فقط من. پول لباسامو خودم. میدم.
ارسلان... جانم.
متین. ارسلان زیاد خرج گذاشتم. رو دستت. ولش.
دیانا.. خب. فعلا.
ارسلان خودت میدونی...
دیانا. بـاییییی
ارسلان مراقب باش.