لباس هام رو عوض کردم و خوابیدم

لباس هام رو عوض کردم و خوابیدم
صبح روز بعد
(ات اینا کره زندگی میکنن
تهیونگ: عمارت رو عوض کنیم
جئون: باش ولی چرا
تهیونگ: نینا گفت
جئون: حتما
من میرم دنبال خونه بگردم
رفتم همه جارو گشتم همه جا کوچیک بود یک خونه پیدا کردم اما روبه روی عمارت ات بود
وارد خونه شدم
از دو طرف پله داشت
باغ بزرگی بود
اون سمت باغ باشگاه بود گلخانه هم بود 5 تا اتاق بود همه هم حدود های 30 متر بود
توی هر اتاق یک حمام و دستشویی و یک مینی اشپز خونه بود
طبقه پایین یک مهمون خونه حدود 500 متر و یک پذیرایی حدود 600 متر بود اشپز خونه خیلی بزرگی داشت حدود350 متر بود
داخل حیاط پر از درخت بودروی سه از اون درخت ها خونه درختی بود
خوشگل بود و بزرگ اما باید رنگش کنیم
سپردم به بادیگارد ها رنگ مشکی و خاکستری برای اتاق خودم
قهوه ای و کرم برای تهیونگ
و بنفش و صورتی برای نینا
برای اشپز خونه ابی کم رنگ و پررنگ برای مهمون خونه نارنجی و کرم
و برای پذیرایی ابی نفتی و خاکستری
برای پله ها هم مشکی به کار ببرن
خونه خوشگلی بود
بعد 1 ماه کل خونه اماده شده بود اسباب کشی کردن به خونه
و وسایل رو چیدن
خونه مثل همیشه بی نقص و عالی
منتظر بودم تهیونگ و نینا هم بپسندن
نینا: اوه خیلی خوشگله اما یکی اینجا خیلی از این ترکیب رنگ خوشش میومد
تهیونگ و جونگکوک و نینا: ات