@rose scenario
در حالی که برای بیستمین بار تو این هفته تو در دسر افتاده بودی نگاهی به مکانی که توش گیر افتاده بودین انداختی
برای جشن گرفتن فارغ التحصيليتون با دوستهاتون به يك كلاب اومده بود اما مشکل اینجا بود که پلیس بخاطر خرید و فروش مواد تو کلاب ریخته بود و اجازه خروج هیچکس رو نمیداد
به غیر قابل دسترس ترین قسمت از بار رفتی گوشیت رو درآوردی و با به یادآوردن پسرخاله ات که یک افسر پلیس بود؛ به سرعت وارد صفحه چت باهاش شدی
هی؟ میدونم تایم خیلی بدیه اما... میشه بهم كمك كني لطفا ؟
پیام رو سند کردی و بعد از چند دقیقه بالاخره جوابی که منتظرش بودی رو دریافت کردی
"كورالین؟ این عجیبه که بهم پیام دادی دخترا خیل خب، بهم بگو چه چیزی این خانوم کوچولوی شجاع رو نگران کرده؟
#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو
برای جشن گرفتن فارغ التحصيليتون با دوستهاتون به يك كلاب اومده بود اما مشکل اینجا بود که پلیس بخاطر خرید و فروش مواد تو کلاب ریخته بود و اجازه خروج هیچکس رو نمیداد
به غیر قابل دسترس ترین قسمت از بار رفتی گوشیت رو درآوردی و با به یادآوردن پسرخاله ات که یک افسر پلیس بود؛ به سرعت وارد صفحه چت باهاش شدی
هی؟ میدونم تایم خیلی بدیه اما... میشه بهم كمك كني لطفا ؟
پیام رو سند کردی و بعد از چند دقیقه بالاخره جوابی که منتظرش بودی رو دریافت کردی
"كورالین؟ این عجیبه که بهم پیام دادی دخترا خیل خب، بهم بگو چه چیزی این خانوم کوچولوی شجاع رو نگران کرده؟
#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو#سناریو
۲۸۱
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.