(پارت26)
کوک*ویو
زنگ تفریح خورد.
داشتم میرفتم بیرون.
تو خودم بودم.
که تهیونگ اومد دنبالم.
دستم و کشید.
کوک:چیکار میکنی واقعا خسته شدم از دستت
ته:باید بریم پشت مدرسه باهات کار دارم.
یونجون*ویو.
بای این جانکوک احمق رو پیدا کن..
زنگ تفریح خورد.
و دارم میرم دنباد جانکوک.
البته یکم انگار بوکس اینا رفته.
از پسش بر میام من کیم یونجونم.
رفتم دنبالش.
بعد یکی از دوستاش انگار که.
اسمش تهیوگ هست.
دستش رو کشید.
و بردش پشت مدرسه.
داشتم به حرف هاشون گوش میکردم.
میگفتن
کوک:چی میخوای بگی
ته:میدونم تکراری هست ولی...
کوک:ولی چی...
ته:ولی باز دروار کشتن جیمین
کوک:نمیفهمم چرا انقدر تکرارش میکنی
چی؟
جیمین رو که ا.ک توضیح داده ۱ هفته.
هست مرده.
ته:اینکه تو کشتیش و الان داری با خوشحالی میگذرونی وقتت و تمام زندگیت رو
یعععنی این جئون جانگ کوککک کشته تش دوست خودش و(با ترس چون از جانکوک ترسید)
کوک:هرکاری میخوای بو من بکن حتی من و بنداز زندان ولی به ا.ت کاری نداشته باش
ته:از کی تا حالا نگران ا.ت هستی مگه تو پسری نبودی که به ا.ت تجاوز کردی بیمارستانی کردیش
کوک:من دیگه عاشقشم
ته:چی؟
کوک:اره عاشقش شدم اول ازش متنفر بودم ولی الان از ته دلم عاشقشم
یعنز این پسره به ا.ت چشم داره.
یا همون عاشقشه.
ته:باورم نمیشه همچین ادمی میخواستی بشی که عاشقش قاطل دوستت بشی.
کوک:........
زنگ تفریح خورد.
داشتم میرفتم بیرون.
تو خودم بودم.
که تهیونگ اومد دنبالم.
دستم و کشید.
کوک:چیکار میکنی واقعا خسته شدم از دستت
ته:باید بریم پشت مدرسه باهات کار دارم.
یونجون*ویو.
بای این جانکوک احمق رو پیدا کن..
زنگ تفریح خورد.
و دارم میرم دنباد جانکوک.
البته یکم انگار بوکس اینا رفته.
از پسش بر میام من کیم یونجونم.
رفتم دنبالش.
بعد یکی از دوستاش انگار که.
اسمش تهیوگ هست.
دستش رو کشید.
و بردش پشت مدرسه.
داشتم به حرف هاشون گوش میکردم.
میگفتن
کوک:چی میخوای بگی
ته:میدونم تکراری هست ولی...
کوک:ولی چی...
ته:ولی باز دروار کشتن جیمین
کوک:نمیفهمم چرا انقدر تکرارش میکنی
چی؟
جیمین رو که ا.ک توضیح داده ۱ هفته.
هست مرده.
ته:اینکه تو کشتیش و الان داری با خوشحالی میگذرونی وقتت و تمام زندگیت رو
یعععنی این جئون جانگ کوککک کشته تش دوست خودش و(با ترس چون از جانکوک ترسید)
کوک:هرکاری میخوای بو من بکن حتی من و بنداز زندان ولی به ا.ت کاری نداشته باش
ته:از کی تا حالا نگران ا.ت هستی مگه تو پسری نبودی که به ا.ت تجاوز کردی بیمارستانی کردیش
کوک:من دیگه عاشقشم
ته:چی؟
کوک:اره عاشقش شدم اول ازش متنفر بودم ولی الان از ته دلم عاشقشم
یعنز این پسره به ا.ت چشم داره.
یا همون عاشقشه.
ته:باورم نمیشه همچین ادمی میخواستی بشی که عاشقش قاطل دوستت بشی.
کوک:........
۸.۵k
۰۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.