خواستم قصه باشم برای درمان بی خوابی شبانه ات،غم راوی ام ش
خواستم قصه باشم برای درمان بی خوابی شبانه ات،غم راوی ام شد.خواستم شعرموردعلاقه ات باشم،اندوه قافیه ام شد.خواستم آتش باشم تاسرمای خاطرات،مغزاستخوانت رانسوزاند؛اماهیزم من ازجنس ملال بود.پس ابرشدم وتوازگوشه ی چشمم باریدی.
#راغب
#راغب
۵.۳k
۱۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.