سناریو بانگو
اسم : ا/ت
رابطه : دوست پسرته
موضوع : وقتی حسودی میکنن
کاراکتر ها : دزای ، چویا ، رانپو ، موری ، آتسوشی ، آکوتاگاوا ، فئودور ، نیکولای
داستان مشترک کاراکتر ها : ا/ت و کاراکتر رفته بودن کنسرت یکی از اعضای BTS که نیم ساعت دیگه شروع میشد ، ا/ت داشت درباره ی یکی از اونا صحبت میکرد و میگفت که چقدر کراشه و جلوی پسترش وایستاده بودن و ایناها و کاراکتر حسودیش شد 😂
دازای : ا/ت : ولی نگا شوگا چه کراشه 😍 دازای هم که فقط داشت به پستر نگاه میکرد و با یه لبخند تلخ گفت : آره 🙂🥲 ا/ت : ولی تو کراش تری عشقم 🥰 دازای خوش حال شد و گفت : ممنون بانوی من 😘☺️
چویا : ا/ت : نگا چوچو این جینه 😊 نگا چه جذابه 😍 چویا با یه لبخند عصبی : آره خیلی ، هه لابد میخوای بگی باهاش ازدواج هم میکنی 😀💢 ا/ت : ولی تو جذاب تری چویا : مرسی شراب کوچولو 😊
رانپو : ا/ت : رانپو ، این جیهوپه 🥰 کیوت نیست ؟ 😍 رانپو : آره خیلی 😡😤😢😖 و رانپو یکم بغضش گرفته بود که ا/ت گفت : ولی تو کیوت تری شیرین من 🥰☺️ رانپو : مرسی شیرینی کوچولوم 🥲😍
موری : ا/ت : نگا این جیمینه ، کراش کیوت ... 🥰 موری : راستی میگم ا/ت بچه میخوای ؟ 😈 ا/ت : غلط کردم الان خفه میشم 🙄😱
آتسوشی : ا/ت : نگاه وی چه کراشه 😍 آتسوشی : آره 😭 بر عکس من 😭 ا/ت : گریه نکن تو هم خیلی کراشی 😰 آتسوشی : ممنون 😳
آکوتاگاوا : ا/ت : این جونگ کوکه نگا چه نازه 😊 آکوتاگاوا : آها خب به چپم 😑 ا/ت : 😑😢
فئودور : ا/ت : نگا چه کرا .... 😁 فئودور : زهر مار کراش 😑 من کراش ترم 😎 ا/ت : 😑🤨
نیکولای : ا/ت : کراش نیست ؟ 😁 نیکولای : نه 😄 مثلا خیار میمونه 😄 ا/ت : صحیح ... 🫠
رابطه : دوست پسرته
موضوع : وقتی حسودی میکنن
کاراکتر ها : دزای ، چویا ، رانپو ، موری ، آتسوشی ، آکوتاگاوا ، فئودور ، نیکولای
داستان مشترک کاراکتر ها : ا/ت و کاراکتر رفته بودن کنسرت یکی از اعضای BTS که نیم ساعت دیگه شروع میشد ، ا/ت داشت درباره ی یکی از اونا صحبت میکرد و میگفت که چقدر کراشه و جلوی پسترش وایستاده بودن و ایناها و کاراکتر حسودیش شد 😂
دازای : ا/ت : ولی نگا شوگا چه کراشه 😍 دازای هم که فقط داشت به پستر نگاه میکرد و با یه لبخند تلخ گفت : آره 🙂🥲 ا/ت : ولی تو کراش تری عشقم 🥰 دازای خوش حال شد و گفت : ممنون بانوی من 😘☺️
چویا : ا/ت : نگا چوچو این جینه 😊 نگا چه جذابه 😍 چویا با یه لبخند عصبی : آره خیلی ، هه لابد میخوای بگی باهاش ازدواج هم میکنی 😀💢 ا/ت : ولی تو جذاب تری چویا : مرسی شراب کوچولو 😊
رانپو : ا/ت : رانپو ، این جیهوپه 🥰 کیوت نیست ؟ 😍 رانپو : آره خیلی 😡😤😢😖 و رانپو یکم بغضش گرفته بود که ا/ت گفت : ولی تو کیوت تری شیرین من 🥰☺️ رانپو : مرسی شیرینی کوچولوم 🥲😍
موری : ا/ت : نگا این جیمینه ، کراش کیوت ... 🥰 موری : راستی میگم ا/ت بچه میخوای ؟ 😈 ا/ت : غلط کردم الان خفه میشم 🙄😱
آتسوشی : ا/ت : نگاه وی چه کراشه 😍 آتسوشی : آره 😭 بر عکس من 😭 ا/ت : گریه نکن تو هم خیلی کراشی 😰 آتسوشی : ممنون 😳
آکوتاگاوا : ا/ت : این جونگ کوکه نگا چه نازه 😊 آکوتاگاوا : آها خب به چپم 😑 ا/ت : 😑😢
فئودور : ا/ت : نگا چه کرا .... 😁 فئودور : زهر مار کراش 😑 من کراش ترم 😎 ا/ت : 😑🤨
نیکولای : ا/ت : کراش نیست ؟ 😁 نیکولای : نه 😄 مثلا خیار میمونه 😄 ا/ت : صحیح ... 🫠
۴۰۸
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.