دیگه بزرگ شدم!
دیگه بزرگ شدم!
دیگه هیچ ذوقی برای تولدم ندارم.
دیگه هیچ انرژی ای برای بیرون رفتن ندارم.
دیگه حوصله ی هیچ دوست و آشنایی رو ندارم.
دیگه امیدی به این ادما ندارم.
دیگه اعتمادی حتی به پدر خودمندارم.
دیگه اون دوستایی که زندگی رو بهم تزریق میکردن کنارم نیستن.
دیگه توی محله ی خودمون نیستم.
دیگه از سال نو حالم بهم میخوره.
دیگه عشق رو باور ندارم.
دیگه زندگی نمیکنم!
من فقط زنده موندم...
دیگه نمیخام زنده بمونم...
_فِئودور
دیگه هیچ ذوقی برای تولدم ندارم.
دیگه هیچ انرژی ای برای بیرون رفتن ندارم.
دیگه حوصله ی هیچ دوست و آشنایی رو ندارم.
دیگه امیدی به این ادما ندارم.
دیگه اعتمادی حتی به پدر خودمندارم.
دیگه اون دوستایی که زندگی رو بهم تزریق میکردن کنارم نیستن.
دیگه توی محله ی خودمون نیستم.
دیگه از سال نو حالم بهم میخوره.
دیگه عشق رو باور ندارم.
دیگه زندگی نمیکنم!
من فقط زنده موندم...
دیگه نمیخام زنده بمونم...
_فِئودور
۲.۰k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.