کوچولوی من - پارت 4️⃣ -
کوچولوی من - پارت 4️⃣ -
ویو جونگ کوک
بعد از این که لباسامو پوشیدم از پله ها پایین اومدم و رفتم سمت در
____
اجوما : پسرم چقدر اقا شدی
ج : ممنونم اجوما ، شما هم با هر لباسی زیبایی
اجوما : (خنده) لطف داری پسرم ، برو دیگه تهیونگ منتظرته
ج : فعلا
اجوما : مواظب خودتون باشین
ج : چشم (بلند)
____
ویو ادمین
بعد از مکالمه ها هردو شاهزاده و ملکه ما سمت بار رفتن ، یوری ، ملکه ما زودتر از دو شاهزاده رسیده بود ، تصمیم گرفت تا دا یون (دوستش) رو پیدا کنه
____
یوری : دیدمت (اروم)
یوری : دا یون (بلند)
د.ی : خوش اومدی
یوری : هوف ممنون (سمت میزش میره)
د.ی : سر میز همیشگیت نرو
یوری : چرا
د.ی : بهت گفتم که مهمون ویژه داریم ، اونجا رو رزرو کردن ما هم نتونستیم چیزی بگیم
یوری : وقتی اومدن حسابشونو میرسم
د.ی : نه کاری نکن ، اونا خیلی خطر ناکن
یوری : از من که خطر ناک تر نیستن
د.ی : دیگه من بهت گفتم ، عه خوش اومدین
یوری : (میره سر میز میشینه)
ته : خیلی ممنون ، میز رو راهنمایی میکنین ؟
د.ی : بله بله حتما
ته : خیلی ممنون
د.ی : بفرمایی...
ته : یوری ؟
یوری : تو ؟
ته : اینجا چیکار میکنی ؟
یوری : دلم خواسته اومدم مشکلی هست ؟
ج : این همونه ؟
ته : اره ، یوری از اینجا برو
ج : خوشبختم
یوری : من حتی اسمتونو نمیدونم چرا باید به حرفت گوش بدم ؟
ج : جئون جونگ کوک هستم ۲۰ سالمه
ته : کیم تهیونگم ، ۲۷ سالمه (سرد)
یوری : قرارمون هفته دیگه بود درسته ؟ پس الان کاری بهم نداشته باش اومدم دوستامو ببینم
ته : ... باشه
یوری : دا یون (کمی بلند)
د.ی : بله ؟
یوری : به این دو نفر بگو که برن جای دیگه ای بشینن
ته : اینجا رو رزرو کرده بودیم
یوری : ولی اینجا جای همیشگی منه
ج : چه دختر پر رویی هستی تو
ته : کوک ، بسه ، باشه میرم ی جای دیگه میشینیم
یوری : دا یون واسم ویسکی بیار
د.ی : باشه
____
ویو یوری
نمیدونم چرا وقتی جونگ کوک رو دیدم قلبم داشت تند تند میزد ، عشق ؟ نه بابا عشق کجا بود ، غیر ممکنه ، پا شدم رفتم سرویس ، چون حس میکردم ارایشم خراب شده ، داشتم ارایشمو درست میکردم که حس کردم کسی وارد شد
____
؟؟ : افتخار میدین لیدی ؟
یوری : هرزه نیستم ، گورتو گم کن
؟؟ : او ، واسه بانویی مثل شما این کلمات زیادی نا پسنده
یوری : ترجیح میدم بری
؟؟ : (به یوری نزدیک میشه و فکشو بالا میگیره) بنظر خوشمزه میاد
یوری : (صورتشو میندازه) ولم کن
؟؟ : فقط ی شبه ، قول میدم درد نداشته باشه (پوزخند)
یوری : کمکککک ، کسی اینجا نیستتتت ؟
____
ج : اون دختره کجا رفت ؟
ته : رفت سرویس
ج : پس چرا تا الان نیومده ؟
ته : نمیدونم (اروم)
____
ویو جونگ کوک
وقتی دیدم به مدت زیادی نیستش حس کردم اتفاقی واسش افتاده ، ولی چرا نگرانش بودم ، خنده داره ، رفتم سرویس رو نگاه کردم دیدم ی مرد داره به یوری دست میزنه
____
ویو جونگ کوک
بعد از این که لباسامو پوشیدم از پله ها پایین اومدم و رفتم سمت در
____
اجوما : پسرم چقدر اقا شدی
ج : ممنونم اجوما ، شما هم با هر لباسی زیبایی
اجوما : (خنده) لطف داری پسرم ، برو دیگه تهیونگ منتظرته
ج : فعلا
اجوما : مواظب خودتون باشین
ج : چشم (بلند)
____
ویو ادمین
بعد از مکالمه ها هردو شاهزاده و ملکه ما سمت بار رفتن ، یوری ، ملکه ما زودتر از دو شاهزاده رسیده بود ، تصمیم گرفت تا دا یون (دوستش) رو پیدا کنه
____
یوری : دیدمت (اروم)
یوری : دا یون (بلند)
د.ی : خوش اومدی
یوری : هوف ممنون (سمت میزش میره)
د.ی : سر میز همیشگیت نرو
یوری : چرا
د.ی : بهت گفتم که مهمون ویژه داریم ، اونجا رو رزرو کردن ما هم نتونستیم چیزی بگیم
یوری : وقتی اومدن حسابشونو میرسم
د.ی : نه کاری نکن ، اونا خیلی خطر ناکن
یوری : از من که خطر ناک تر نیستن
د.ی : دیگه من بهت گفتم ، عه خوش اومدین
یوری : (میره سر میز میشینه)
ته : خیلی ممنون ، میز رو راهنمایی میکنین ؟
د.ی : بله بله حتما
ته : خیلی ممنون
د.ی : بفرمایی...
ته : یوری ؟
یوری : تو ؟
ته : اینجا چیکار میکنی ؟
یوری : دلم خواسته اومدم مشکلی هست ؟
ج : این همونه ؟
ته : اره ، یوری از اینجا برو
ج : خوشبختم
یوری : من حتی اسمتونو نمیدونم چرا باید به حرفت گوش بدم ؟
ج : جئون جونگ کوک هستم ۲۰ سالمه
ته : کیم تهیونگم ، ۲۷ سالمه (سرد)
یوری : قرارمون هفته دیگه بود درسته ؟ پس الان کاری بهم نداشته باش اومدم دوستامو ببینم
ته : ... باشه
یوری : دا یون (کمی بلند)
د.ی : بله ؟
یوری : به این دو نفر بگو که برن جای دیگه ای بشینن
ته : اینجا رو رزرو کرده بودیم
یوری : ولی اینجا جای همیشگی منه
ج : چه دختر پر رویی هستی تو
ته : کوک ، بسه ، باشه میرم ی جای دیگه میشینیم
یوری : دا یون واسم ویسکی بیار
د.ی : باشه
____
ویو یوری
نمیدونم چرا وقتی جونگ کوک رو دیدم قلبم داشت تند تند میزد ، عشق ؟ نه بابا عشق کجا بود ، غیر ممکنه ، پا شدم رفتم سرویس ، چون حس میکردم ارایشم خراب شده ، داشتم ارایشمو درست میکردم که حس کردم کسی وارد شد
____
؟؟ : افتخار میدین لیدی ؟
یوری : هرزه نیستم ، گورتو گم کن
؟؟ : او ، واسه بانویی مثل شما این کلمات زیادی نا پسنده
یوری : ترجیح میدم بری
؟؟ : (به یوری نزدیک میشه و فکشو بالا میگیره) بنظر خوشمزه میاد
یوری : (صورتشو میندازه) ولم کن
؟؟ : فقط ی شبه ، قول میدم درد نداشته باشه (پوزخند)
یوری : کمکککک ، کسی اینجا نیستتتت ؟
____
ج : اون دختره کجا رفت ؟
ته : رفت سرویس
ج : پس چرا تا الان نیومده ؟
ته : نمیدونم (اروم)
____
ویو جونگ کوک
وقتی دیدم به مدت زیادی نیستش حس کردم اتفاقی واسش افتاده ، ولی چرا نگرانش بودم ، خنده داره ، رفتم سرویس رو نگاه کردم دیدم ی مرد داره به یوری دست میزنه
____
۶.۱k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.