پارت۱۰
خونه تو راه خونه انگار دوباره یک نفر تغیبم میکرد یک نفر دستمو گرفت برگشتم اون اون کوک بود
آت: کو..کو..کوک
کوک : مگه اولین بار که همو میبینیم
آت: ولم کن
دستمو از دستش آزاد کردم
کوک : باید باهم حرف بزنیم
آت: ما حرفی نداریم
کوک : فقط یه سوال دارم
ات:...
کوک : هنوز دوستم داری
ات: چی
کوک : دوستم داری
آت: فکر کنم زده به سرت نه
کوک : فقط یه جواب صادقانه میخوام
آت: چرا
کوک : چون مجبورم بدزدمت
آت: چ..چی دیوانه شدی نه
داشتم میرفتم که کوک منو بلند کرد الان نمیتونستم باور کنم او اون داشت منو میدزدید من بازور سوار ماشینش کردو برد خونش در خونشو قفل کرد که فرار نکنم
آت: کوککککک دیوانه شدی ( با داد)
کوک : بیبی اروم باش قرار از این به بعد اینجا زندگی کنی
آت: چی میگی
کوک : ولش بیا بشین
ات: نمیخوام پشینم ( رو مبل منظورشه منحرفا)
کوک : نخا انقد اونجا واستا تا زیر پات علف سبز شه
کوک: گشنت نیس
آت:..
کوک: به درک که نمیگی
آت: شکمم داشت صدا میداد. آخه از صبح چیزی نخوردم
کوک :😂 بیا بیا یه چیزی سفارش بدم
آت: نمیخوام (با حالت کیوت )
خوب شرط های پارت بعد
فالو ۸۰
کامنت ۱۰
لایک ۱۵
ایندفعه کم شرطارو گذاشتم تا نرسه یه شرطا پارت بعد نمیزارم 💗
آت: کو..کو..کوک
کوک : مگه اولین بار که همو میبینیم
آت: ولم کن
دستمو از دستش آزاد کردم
کوک : باید باهم حرف بزنیم
آت: ما حرفی نداریم
کوک : فقط یه سوال دارم
ات:...
کوک : هنوز دوستم داری
ات: چی
کوک : دوستم داری
آت: فکر کنم زده به سرت نه
کوک : فقط یه جواب صادقانه میخوام
آت: چرا
کوک : چون مجبورم بدزدمت
آت: چ..چی دیوانه شدی نه
داشتم میرفتم که کوک منو بلند کرد الان نمیتونستم باور کنم او اون داشت منو میدزدید من بازور سوار ماشینش کردو برد خونش در خونشو قفل کرد که فرار نکنم
آت: کوککککک دیوانه شدی ( با داد)
کوک : بیبی اروم باش قرار از این به بعد اینجا زندگی کنی
آت: چی میگی
کوک : ولش بیا بشین
ات: نمیخوام پشینم ( رو مبل منظورشه منحرفا)
کوک : نخا انقد اونجا واستا تا زیر پات علف سبز شه
کوک: گشنت نیس
آت:..
کوک: به درک که نمیگی
آت: شکمم داشت صدا میداد. آخه از صبح چیزی نخوردم
کوک :😂 بیا بیا یه چیزی سفارش بدم
آت: نمیخوام (با حالت کیوت )
خوب شرط های پارت بعد
فالو ۸۰
کامنت ۱۰
لایک ۱۵
ایندفعه کم شرطارو گذاشتم تا نرسه یه شرطا پارت بعد نمیزارم 💗
۱۲.۰k
۲۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.