ازدواج قرار دادی ۳۰
جیمین:
چند تا لباس دیگه هم امتحان کن تا ببینم کدومشون خوبه
و بعد جيمين چند تا لباس دیگه هم انتخاب کرد تا ات بره بپوشه خانومی که باید لباسها رو می یورد
رو به جیمین و ات نگاهی کرد و گفت چقدر شما به همدیگه میاین! شما زوج خیلی خوشگل و جذابی هستید
ات و جیمین:
کامساهامنیدا
ات
چی! ما به همدیگه میایم!؟ برام خیلی عجیبه چون که خودم همچین نظری ندارم
راوی:
و بعد آت رفت اون چند تا لباس را پوشید و آخر سر جیمین یه لباس عروسی برای آت انتخاب کرد و بعد هم آت برای جيمين یه کت انتخاب کرد و آخر سر حلقه خریدن و آرایشگاه رزرو کردن و برگشتن به عمارت
و بعد بالاخره روز عروسی شد و ازدواج کردن و هر کی رفت تو اتاق خودش
ات
باورم نمیشد که اولین بوسه ام رو جیمین ازم گرفته،
من کلی آرزو داشتم که می خواستم انجام بدم
ولی از وقتی که اومدم تو این عمارت کوفتی
همه ی آرزو هام نابود شده
#جیمین
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
چند تا لباس دیگه هم امتحان کن تا ببینم کدومشون خوبه
و بعد جيمين چند تا لباس دیگه هم انتخاب کرد تا ات بره بپوشه خانومی که باید لباسها رو می یورد
رو به جیمین و ات نگاهی کرد و گفت چقدر شما به همدیگه میاین! شما زوج خیلی خوشگل و جذابی هستید
ات و جیمین:
کامساهامنیدا
ات
چی! ما به همدیگه میایم!؟ برام خیلی عجیبه چون که خودم همچین نظری ندارم
راوی:
و بعد آت رفت اون چند تا لباس را پوشید و آخر سر جیمین یه لباس عروسی برای آت انتخاب کرد و بعد هم آت برای جيمين یه کت انتخاب کرد و آخر سر حلقه خریدن و آرایشگاه رزرو کردن و برگشتن به عمارت
و بعد بالاخره روز عروسی شد و ازدواج کردن و هر کی رفت تو اتاق خودش
ات
باورم نمیشد که اولین بوسه ام رو جیمین ازم گرفته،
من کلی آرزو داشتم که می خواستم انجام بدم
ولی از وقتی که اومدم تو این عمارت کوفتی
همه ی آرزو هام نابود شده
#جیمین
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
۴.۴k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.