p.3
مکالمشون(ا/ت * جیمین _)
_عام خانم جئون؟
*بله خودم هسم
_خوب من پارک جیمینم پدرتون داستان رو تعریف کرد؟
*بله من الان با شما میام؟
_اره بیا سوار شو
*عام فقط من اصلن شمارو نمیشناسم
_توی راه خودمو کامل معرفی می کنم
*باشه
ویو ا/ت:
رفتم نشسم تو ماشین
گاد عجب چیزی بود
از جیمین خیلی خوشم اومد پسر کیوت و هاتیه خیلی خوشگله بش میخوره ادم مهربونی باش
ازس خواستم خودشو معرفی کنه
مکالمشون
*عا میشه خودتو معرفی کنی؟
_خوب من پارک جیمینم۲۷ سالمه تنها زندگی میکنم
*عاها منو ک میشناسی؟
_حتی سایز کفشتم میدونم..
*اوه جی...
_چی؟
*هیچی ببخشید حواسم نبود
_عام ببین ا/ت منو تو باید باهم راحت باشیم تو واقعن دختر خیلی مهربونی هستی واس همین کاری کردم که پدرت ببازه چون دوس داشتم واس من باشی
*جیمین
_جانم؟
*می تونم باهات راحت باشم؟
_حتما
*خوب ببین من هیچ علاقه ای به خانوادم نداشتم و وقتی شنیدم پدرم منو ب تو باخته راسش خیلی خوشحال شدم چون تو خونمون داشتم از دست می رفتم توعم مسر خیلی خوش تیپ مهربون کیوت و همزمان خیلی هاتی
_ببین عزیزم من واقعا فقط دوس دارم خوشحال باشی چون از ته قلبم دوست دارم
*منو از کجا میشناسی؟
_یادته دوسال پیش تصادف کردی؟
*اری
_خوب من همون کسی بودم ک ترو برد بیمارستان
*خودت بودی؟؟
_اره و همون موقع بود ک عاشقت شدم و الانم ک به ارزوم رسیدمو باهاتم
*جیمین راسش منم وقتی اون موقع دیدمت خیلی ازت خوشم اومد ولی نمیدونسم چطورت بت بگم
_ببین عزیزم با من راحت باش باشه؟
*باب.. با.. شه
_خوبه
_عام خانم جئون؟
*بله خودم هسم
_خوب من پارک جیمینم پدرتون داستان رو تعریف کرد؟
*بله من الان با شما میام؟
_اره بیا سوار شو
*عام فقط من اصلن شمارو نمیشناسم
_توی راه خودمو کامل معرفی می کنم
*باشه
ویو ا/ت:
رفتم نشسم تو ماشین
گاد عجب چیزی بود
از جیمین خیلی خوشم اومد پسر کیوت و هاتیه خیلی خوشگله بش میخوره ادم مهربونی باش
ازس خواستم خودشو معرفی کنه
مکالمشون
*عا میشه خودتو معرفی کنی؟
_خوب من پارک جیمینم۲۷ سالمه تنها زندگی میکنم
*عاها منو ک میشناسی؟
_حتی سایز کفشتم میدونم..
*اوه جی...
_چی؟
*هیچی ببخشید حواسم نبود
_عام ببین ا/ت منو تو باید باهم راحت باشیم تو واقعن دختر خیلی مهربونی هستی واس همین کاری کردم که پدرت ببازه چون دوس داشتم واس من باشی
*جیمین
_جانم؟
*می تونم باهات راحت باشم؟
_حتما
*خوب ببین من هیچ علاقه ای به خانوادم نداشتم و وقتی شنیدم پدرم منو ب تو باخته راسش خیلی خوشحال شدم چون تو خونمون داشتم از دست می رفتم توعم مسر خیلی خوش تیپ مهربون کیوت و همزمان خیلی هاتی
_ببین عزیزم من واقعا فقط دوس دارم خوشحال باشی چون از ته قلبم دوست دارم
*منو از کجا میشناسی؟
_یادته دوسال پیش تصادف کردی؟
*اری
_خوب من همون کسی بودم ک ترو برد بیمارستان
*خودت بودی؟؟
_اره و همون موقع بود ک عاشقت شدم و الانم ک به ارزوم رسیدمو باهاتم
*جیمین راسش منم وقتی اون موقع دیدمت خیلی ازت خوشم اومد ولی نمیدونسم چطورت بت بگم
_ببین عزیزم با من راحت باش باشه؟
*باب.. با.. شه
_خوبه
۵.۶k
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.