شات 29
تهیونگ رو دیدم نه اون من و دید نه نمیشه بهش نزدیک شدم که از اونجا رفت به جونگي گفتم که موفق باشه و اینکه کار دارم زود اومدم پایین تهیونگ توی جاده راه میرفت یه ماشین داشت بهش نزدیک میشد زود دویدم جلو و هلش دادم ولی هردومون افتادیم زمین و زخمی شدیم کمی بعد که چشام رو باز کردم جنی رو دیدم که داشت گریه میکرد بهش گفتم چیشده گفت
ا/ت تو و تهیونگ تصادف کردین
تهیونگ تهیونگ چی شده حالش خوبه
ا/ت
بزار بلند شم ببینمش اون بهم نیاز داره
ا/ت تو هنوز حالت خوب نیست
به درک از جام بلند شدم و رفتم پیش دکتری که اونجا بود ازش وضع تهیونگ رو پرسیدم بهم گفت اون اون رفته توی کما یه لحظه دنیا دور سرم چرخید خودم رو گرفتم تا نیوفتم
خانم شما هم حالتون خوب نیست باید شکر کنید اگه یکم دیگه دیر میرسیدین ممکن بود جونشون رو از دست بدن ولی الان خوبن فقط هوشیار نیستن
باشه ممنون اشکام سرازیر شدن من
همش خطای منه رفتم توی اتاق جنی دستم رو گرفت و کمکم کرد رو تخت بشینم گفتم جنی ته جین کجاست
اون پیش رزي و جیسو حالش خوبه
میخوام برم پیشش کمکم کن
ا/ت تو هنوز کامل خوب نشدی
جنی لطفا
باشه بیا کمکت میکنم
ا/ت تو و تهیونگ تصادف کردین
تهیونگ تهیونگ چی شده حالش خوبه
ا/ت
بزار بلند شم ببینمش اون بهم نیاز داره
ا/ت تو هنوز حالت خوب نیست
به درک از جام بلند شدم و رفتم پیش دکتری که اونجا بود ازش وضع تهیونگ رو پرسیدم بهم گفت اون اون رفته توی کما یه لحظه دنیا دور سرم چرخید خودم رو گرفتم تا نیوفتم
خانم شما هم حالتون خوب نیست باید شکر کنید اگه یکم دیگه دیر میرسیدین ممکن بود جونشون رو از دست بدن ولی الان خوبن فقط هوشیار نیستن
باشه ممنون اشکام سرازیر شدن من
همش خطای منه رفتم توی اتاق جنی دستم رو گرفت و کمکم کرد رو تخت بشینم گفتم جنی ته جین کجاست
اون پیش رزي و جیسو حالش خوبه
میخوام برم پیشش کمکم کن
ا/ت تو هنوز کامل خوب نشدی
جنی لطفا
باشه بیا کمکت میکنم
۱۰۲.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.