معامله ..۱۲..
هر دو سمت اتاق ا/ت میدوعن و با صحنه ی عجیب مواجه میشن یکی از پرستار های مرد میخواست به ا/ت تجاوز کنه!!! ولی خوشبختانه تهیونگ و بکهیون زود رسیدن و تهیونگ تیر به پای اون پرستار زد و پرستار مرد فریاد بلندی کشید چند پرستار زن اومدن و آن را بردند
بکهیون :چطوری خوبی عشقم !چیزیت که نشد اون مرتیکه که کاری نکرد؟!
تهیونگ: حالت بهتره؟ میخواست چیکار کنه اون مرتیکه؟!
ا/ت روبه تهیونگ میگه
:خوبم بقیه کجان؟
اون مر تیکه میخواست بهم تجاوز کنه !😭
تهیونگ: میخوای برم خلاصش کنم؟!
ا/ت : نه نمیخوام
بکهیون: منم که اینجا هویجم دارم حالتو میپرسم!!!!
ا/ت :زر نزن تو کاری کردی من الان اینجا باشم !!!!!
تهیونگ :میری یان ؟؟؟؟؟؟!!!!!!
بکهیون :نههههههه،!
بعد از ۳۴دقیقه دعوا بین بکهیون و تهیونگ یهو ۵۴ نفر از افراد بکهیون بیمارستان رو تصاحب میکنن و...
بکهیون :چطوری خوبی عشقم !چیزیت که نشد اون مرتیکه که کاری نکرد؟!
تهیونگ: حالت بهتره؟ میخواست چیکار کنه اون مرتیکه؟!
ا/ت روبه تهیونگ میگه
:خوبم بقیه کجان؟
اون مر تیکه میخواست بهم تجاوز کنه !😭
تهیونگ: میخوای برم خلاصش کنم؟!
ا/ت : نه نمیخوام
بکهیون: منم که اینجا هویجم دارم حالتو میپرسم!!!!
ا/ت :زر نزن تو کاری کردی من الان اینجا باشم !!!!!
تهیونگ :میری یان ؟؟؟؟؟؟!!!!!!
بکهیون :نههههههه،!
بعد از ۳۴دقیقه دعوا بین بکهیون و تهیونگ یهو ۵۴ نفر از افراد بکهیون بیمارستان رو تصاحب میکنن و...
۲۳.۱k
۱۲ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.