من صبورم اما به خدا دست خودم نیست...

اگرمی رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می بندم
من صبورم اما
چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم
من صبورم اما
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
من صبورم اما
آه، این بغض گران
صبر چه می داند چیست ...

•| حميد مصدق
دیدگاه ها (۱)

حرفت را بر خود می كشم...

🌼💫سلام صبحتون بخیر وشادی 🍁💫

آرامش سهم توست...

مثل اعتراف به قتلی که نکرده ام دوستت دارم،

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط