عشق بی پروا ۲۳
ارسلان: دورت بگردم مطمعا باش رومینا دروغ گفته ازامیش میگیربم
دیانا:اصلا رومینا رو ول کنمن تو رو هر چقدر هم بد باشی یا خوب باشی دوست دارم
ارسلان:ااااا پس من بدم
دیانا:اره
ارسلان: شروع کردم به قلقلک دادنش
۱۵ مین بعد .........
دیانا: بس..بسه...
ارسلان :ولش کردم
دیانا:خیلی بدی
ارسلان:همینه که هست
دیانا:بریم شهر بازی
ارسلان:باشه بریم
دیانا:من برم اماده شم
رفتم یه هودی مشکی بایه کارگوی کرم و یه کلاه کرم پوشیدم و یه ارایش نود اماده شدم رفتم پایین
ارسلان :من یه شلوار لش کرم پوشیدم با یه هودی مشکی پوشیدم و رفتم پایین سوار شدیمرسیدیم شهر بازی یه چند تا وسیله سوار شدیم
یهو گوشین زنگ خورد
دیانا :کیه ارسی
ارسلان :نمی دونم
بله بفرمایید
رومینا:سلام بابای بچم
ارسلان:ببند
رومینا:کی اون زنیکه رو طلاق میدی
ارسلان ببند فردا برات لوکیشن میفرستم بیا برای ازمایش
رومینا:چ..ی ..ب...ا..ش...
ارسلان:قطع کردم
دیانا:چی گفت
ارسلان:..........
میدونم کم شد ولی مهمون داریم ولی بازم میزارم💜💜🦉💜🦇💜💜
دیانا:اصلا رومینا رو ول کنمن تو رو هر چقدر هم بد باشی یا خوب باشی دوست دارم
ارسلان:ااااا پس من بدم
دیانا:اره
ارسلان: شروع کردم به قلقلک دادنش
۱۵ مین بعد .........
دیانا: بس..بسه...
ارسلان :ولش کردم
دیانا:خیلی بدی
ارسلان:همینه که هست
دیانا:بریم شهر بازی
ارسلان:باشه بریم
دیانا:من برم اماده شم
رفتم یه هودی مشکی بایه کارگوی کرم و یه کلاه کرم پوشیدم و یه ارایش نود اماده شدم رفتم پایین
ارسلان :من یه شلوار لش کرم پوشیدم با یه هودی مشکی پوشیدم و رفتم پایین سوار شدیمرسیدیم شهر بازی یه چند تا وسیله سوار شدیم
یهو گوشین زنگ خورد
دیانا :کیه ارسی
ارسلان :نمی دونم
بله بفرمایید
رومینا:سلام بابای بچم
ارسلان:ببند
رومینا:کی اون زنیکه رو طلاق میدی
ارسلان ببند فردا برات لوکیشن میفرستم بیا برای ازمایش
رومینا:چ..ی ..ب...ا..ش...
ارسلان:قطع کردم
دیانا:چی گفت
ارسلان:..........
میدونم کم شد ولی مهمون داریم ولی بازم میزارم💜💜🦉💜🦇💜💜
۵.۲k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.