بچه ها دارم سعی میکنم خوابمو بکشم تا بتونم حداقل نشون بدم بهتون👀
ما تو شهرک نو ساز زندگی میکنیم که روبروش خاک و گله و هنوز خونه میسازن.
بعد من میگفتم ایکاش شدو یه گلوله تو سرموشلیک کنه که بمیرم.
بعد همون شب خواب دیدم دارم از همون قسمت خاک تو بارون میام خونه.
مقنعه ام هم کشیده بودم پایین.
با چهره ی افسرده رفتم سمت در.
که یهو یه صدایی از پشت سرم شنیدم یه مرد گفتش: حرکت نکن مگر نه یه گلوله تو سرت شلیک میکنم!
خیلی ترسیده بودم معلوم بود عصبی بود بعد منو گروگان گرفت. ولی از شانس بدم نتونستم چهره ش رو ببینم...
به نظرتون اون فرد هفتیر به دستِ تو خوابم کی بود؟ 🙃
بعد من میگفتم ایکاش شدو یه گلوله تو سرموشلیک کنه که بمیرم.
بعد همون شب خواب دیدم دارم از همون قسمت خاک تو بارون میام خونه.
مقنعه ام هم کشیده بودم پایین.
با چهره ی افسرده رفتم سمت در.
که یهو یه صدایی از پشت سرم شنیدم یه مرد گفتش: حرکت نکن مگر نه یه گلوله تو سرت شلیک میکنم!
خیلی ترسیده بودم معلوم بود عصبی بود بعد منو گروگان گرفت. ولی از شانس بدم نتونستم چهره ش رو ببینم...
به نظرتون اون فرد هفتیر به دستِ تو خوابم کی بود؟ 🙃
۳.۰k
۳۰ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.