لج و لجبازی ۷
+ جبران می کنممممم
_ (زبون درازی به ا.ت)
(چند دقیقه بعد )
_ خوب دخترا ما ها داریم میریم بیرون
+ خوب به چه
(حقیقا علامتارو یادم میره برا همین @# دختر
»/پسر)
@ راس میگه
» نه دیگه نمیشه خونه خالی باشه
@#+ چییییی
+ پوف برو بابا ما کار داریم
_ آها باید بری تو همون.....
ا.ت دستشو میزاره جلویی دهن ته
_ ولم کن
+ میشه بیایی کارت دارم
_ اوک
/ هعی خدا رحمتت کنه
رفتن تو آشپزخونه
+ ما یه قراری داشتیم
_ می..
+ ساکت. وتو بهش عمل نمی کنی اگه من نباشم میگی
_ حواسم نبود
/ ته بیا بریم دیگه
_ اومدم
بعد رفتن پسرا
@ ا.ت چان
+ بله
@ میشه به جای من بری سر کافه (این داداشمون تو کافه کار میکنه)
+ چرا
@ دوس پسرم پیام داده بریم بیرون این دفعه نمی تونم بپیچونمش
+ باشه
را افتادم رفتم کافه
+ چیزی میل دارید
/»_ ا.ت
+ شما ها اینجا چه گوهی می خورید
_ بچه ها خسته بودن اومدیم اینجا
+ عه نه بابا
_ آره بابا
ته دست ا.تو میکشه سمت خودش به شکلی قرار میگیرن که قشنگ نیم فاصله دارن
و بعله همون لحظه
یوهاهاهاها
_ (زبون درازی به ا.ت)
(چند دقیقه بعد )
_ خوب دخترا ما ها داریم میریم بیرون
+ خوب به چه
(حقیقا علامتارو یادم میره برا همین @# دختر
»/پسر)
@ راس میگه
» نه دیگه نمیشه خونه خالی باشه
@#+ چییییی
+ پوف برو بابا ما کار داریم
_ آها باید بری تو همون.....
ا.ت دستشو میزاره جلویی دهن ته
_ ولم کن
+ میشه بیایی کارت دارم
_ اوک
/ هعی خدا رحمتت کنه
رفتن تو آشپزخونه
+ ما یه قراری داشتیم
_ می..
+ ساکت. وتو بهش عمل نمی کنی اگه من نباشم میگی
_ حواسم نبود
/ ته بیا بریم دیگه
_ اومدم
بعد رفتن پسرا
@ ا.ت چان
+ بله
@ میشه به جای من بری سر کافه (این داداشمون تو کافه کار میکنه)
+ چرا
@ دوس پسرم پیام داده بریم بیرون این دفعه نمی تونم بپیچونمش
+ باشه
را افتادم رفتم کافه
+ چیزی میل دارید
/»_ ا.ت
+ شما ها اینجا چه گوهی می خورید
_ بچه ها خسته بودن اومدیم اینجا
+ عه نه بابا
_ آره بابا
ته دست ا.تو میکشه سمت خودش به شکلی قرار میگیرن که قشنگ نیم فاصله دارن
و بعله همون لحظه
یوهاهاهاها
۶.۷k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.