پارت ۴
که یهو
ویو ات
هه این همون سرس که بم گفت هرزه داشتم با خودم کلنجار میرفتم که اون پسره گفت فکر نمیکردم هرزه ها هم دعوت باشن
که دهن وا کردم که لوسی گفت آقای کیم حرف دهنتون رو بفهمین
که من گفتم مرد های هیز فکر میکنن همه هرزه آن
که اون پسره که لوسی بهش گفت آقای کیم گفت به من میگی هیز و
سوزشی رو صورتم احساس کردم نمیدونم چرا ولی گریم گرفت داشتم میرفتم که لوسی گفت
کوک بیا بهم بزنیم و دنبالم اومد و رفتیم خونه
ویو خونه ی ات و لوسی
رسیدیم خونه رفتم خوابیدم که صدای گریه شنیدم لوسی داشت گریه میکرد رفتم پیشش و گفتم چرا گریه میکنی
گفت فک نمیکردم اینقدر عوضی باشه (کوک رو میگه )ازش بدم میاااااااددددد (با داد و گریه شدید ) بقلش کردیم و خوابیدیم
ویو ته
فک کنم زیاده روی کردم نباید میزدم تو دهنش
کوک داشت گریه میکرد رفتم پیشش که گفت
کوک. من دوسش داشتمممممممم
نمیدونم ولی با این حرف کوک قلبم هزار تیکه شد کاش روز اول دیدارم با اون دختره ات اینطوری نبود
تو فکر بودم که کوک گفت
کوک.ته ا ون دختره اسمش ات دیشب لوسی بهم پیام داد گفت که ات فوبیای رابطه ی جنسی داره و ازم خواست به دوستام بگم بهش دست نزنن
اون هرزه نیستتتتتت
ویو ته
با شنیدن این حرف سریع ماشین رو روشن کردم نمیدونم ولی دلم میخواست ازش مغذریت بخوام
ویو ات
از خواب بیدار شدم ساعت ۱ شبه بارون میومد
اصلا خوابم نمیومد رفتم بیرون که قدرم بزنم
که بارن شدت گرفت داشتم تند حرکت میکردم که خوردم به ی چیز محکم خواستم برم عقب که....
ویو ات
هه این همون سرس که بم گفت هرزه داشتم با خودم کلنجار میرفتم که اون پسره گفت فکر نمیکردم هرزه ها هم دعوت باشن
که دهن وا کردم که لوسی گفت آقای کیم حرف دهنتون رو بفهمین
که من گفتم مرد های هیز فکر میکنن همه هرزه آن
که اون پسره که لوسی بهش گفت آقای کیم گفت به من میگی هیز و
سوزشی رو صورتم احساس کردم نمیدونم چرا ولی گریم گرفت داشتم میرفتم که لوسی گفت
کوک بیا بهم بزنیم و دنبالم اومد و رفتیم خونه
ویو خونه ی ات و لوسی
رسیدیم خونه رفتم خوابیدم که صدای گریه شنیدم لوسی داشت گریه میکرد رفتم پیشش و گفتم چرا گریه میکنی
گفت فک نمیکردم اینقدر عوضی باشه (کوک رو میگه )ازش بدم میاااااااددددد (با داد و گریه شدید ) بقلش کردیم و خوابیدیم
ویو ته
فک کنم زیاده روی کردم نباید میزدم تو دهنش
کوک داشت گریه میکرد رفتم پیشش که گفت
کوک. من دوسش داشتمممممممم
نمیدونم ولی با این حرف کوک قلبم هزار تیکه شد کاش روز اول دیدارم با اون دختره ات اینطوری نبود
تو فکر بودم که کوک گفت
کوک.ته ا ون دختره اسمش ات دیشب لوسی بهم پیام داد گفت که ات فوبیای رابطه ی جنسی داره و ازم خواست به دوستام بگم بهش دست نزنن
اون هرزه نیستتتتتت
ویو ته
با شنیدن این حرف سریع ماشین رو روشن کردم نمیدونم ولی دلم میخواست ازش مغذریت بخوام
ویو ات
از خواب بیدار شدم ساعت ۱ شبه بارون میومد
اصلا خوابم نمیومد رفتم بیرون که قدرم بزنم
که بارن شدت گرفت داشتم تند حرکت میکردم که خوردم به ی چیز محکم خواستم برم عقب که....
۱.۰k
۱۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.