(پارت۷۱)
و بعد از کمی معاینه از اتاق بیرون رفت.
جونگ کوک:صبح با من ظهر با نامجون یک ساعت بعده ظهر با جین بعد از ظهر هم جیمین غروب جیهوپ شب هم تهیونگ عالی شد!
اینجوری هم برای شوگا تنوع پرستار میشه هم خودمون خسته نمیشیم.
ا/ت:پس من؟
جونگ کوک:آخه نمیخواستم برات زحمت بشه.
ا/ت:منو دست کم گرفتین؟
جونگ کوک:چیزه نه..معلومه که نه!
ا/ت:خوبه! پس صبح زود هم با من!
شوگا:درباره چی..حرف م..میزنین؟
جونگ کوک:داشتیم تایم هارو تقسیم بندی میکردیم که چجوری به بهترین شکل ممکن ازت مراقبت کنیم!
در این فاصله شوگا یاد سال های قبل افتاد که این شیش تا پرستار ازش نگهداری میکردن...
ساعت ۵ صبح (جین):بلندشو شوکا هیونگ وقت صبونست!!
شوگا:آخه مگه بیمارستانه!
بعد از ظهر(جیهوپ):بلند شو زیرت رو جارو بزنم!افرین.
موقع درست کردن ناهار و شام (نامجون):(صدای شکستن ظرف ها)
تهیونگ:عاشق این اهنگم اصلا مثلشو توی جهان پیدا نمیکنی!
جین:منظورت اهنگ منه؟
تهیونگ:نه..چیزه اره اره خودشه.
هرشب بعد از شام(جونگ کوک):شیرموزای منو کی برداشته!!!
که یکدفعه از توی فکر اومد بیرون و متوجه نگاه های معنادار جونگ کوک شد!
شوگا:نه..خیلی..م..ممنون خودم..حواسم..ه..هست.
جونگ کوک:آخه نمیشه که تو باید استراحت کنی!
شوگا:خب..باشه..ب..باشه فقط یه..ش..شرط داره.
جونگ کوک:چه شرطی؟
شوگا:اینکه بزارین..ب..بخوابم!
...
جونگ کوک:صبح با من ظهر با نامجون یک ساعت بعده ظهر با جین بعد از ظهر هم جیمین غروب جیهوپ شب هم تهیونگ عالی شد!
اینجوری هم برای شوگا تنوع پرستار میشه هم خودمون خسته نمیشیم.
ا/ت:پس من؟
جونگ کوک:آخه نمیخواستم برات زحمت بشه.
ا/ت:منو دست کم گرفتین؟
جونگ کوک:چیزه نه..معلومه که نه!
ا/ت:خوبه! پس صبح زود هم با من!
شوگا:درباره چی..حرف م..میزنین؟
جونگ کوک:داشتیم تایم هارو تقسیم بندی میکردیم که چجوری به بهترین شکل ممکن ازت مراقبت کنیم!
در این فاصله شوگا یاد سال های قبل افتاد که این شیش تا پرستار ازش نگهداری میکردن...
ساعت ۵ صبح (جین):بلندشو شوکا هیونگ وقت صبونست!!
شوگا:آخه مگه بیمارستانه!
بعد از ظهر(جیهوپ):بلند شو زیرت رو جارو بزنم!افرین.
موقع درست کردن ناهار و شام (نامجون):(صدای شکستن ظرف ها)
تهیونگ:عاشق این اهنگم اصلا مثلشو توی جهان پیدا نمیکنی!
جین:منظورت اهنگ منه؟
تهیونگ:نه..چیزه اره اره خودشه.
هرشب بعد از شام(جونگ کوک):شیرموزای منو کی برداشته!!!
که یکدفعه از توی فکر اومد بیرون و متوجه نگاه های معنادار جونگ کوک شد!
شوگا:نه..خیلی..م..ممنون خودم..حواسم..ه..هست.
جونگ کوک:آخه نمیشه که تو باید استراحت کنی!
شوگا:خب..باشه..ب..باشه فقط یه..ش..شرط داره.
جونگ کوک:چه شرطی؟
شوگا:اینکه بزارین..ب..بخوابم!
...
۳.۹k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.