فن ساین عشق 1

#رزی
فن ساین بی تی اس دیگه آخراش بود و من و لیسا آخرین نفر بودیم چون دیر رسیده بودیم در رو باز کردیم که لیسا گفت :بیا مسابقه بدیم .
_تا کجا ؟
لیسا =تا پیش اون پله ها که میری روی صحنه
_باشه
لیسا و رزی : 1 2 3
من سریع تر رسیدم
_من بردم . من بردم
لیسا :وای رزی نگاه جیمین داره نگات میکنه .
_ هی . مگه قرار نبود هر کی اسم اوپا خودشو فقط خالی بگه و اونیکی رو با اوپا صدا کنه .
لیسا :نه من یادم نیست
_لیسا😡😡😡
لیسا= خب بیا سنگ کاغذ قیچی . هر کی برد یدونه سیلی میزنه . 3 بار تکرار میکتیم هر کدومون 2 رو برد اون میگه چی باید صدا شون کنیم
_باشه
سنگ .کاغذ .قیچی
لیسا برد یه سیلی زد بهم چه درد کرد ولی هیچی نگفتم (بی تی اس از اون طرف هنگ نمی دونن چی کار کنن😂😂😂)
دوباره لیسا برد یکی دیگه هم زد .
سومین بار من بردم
لیسا چشاشو بست منتظر بود بزنم ولی دلم نیومد به جاش روی لپشو بوس کردم .
#جیمین
دختر خوشکل و نازی بود منتظر بودم بزنه و اون یکی دختره اما جاش لپشو بوس کردم . ازش خوشم اومده بود .

#لیسا
تعجب کرده بودم چرا نزد . من اونو بغل کردمو به فارسی گفتم بیار بریم امضامون رو بگیریم . میخواستم برم پیش جونگکوک
#رزی
رفتیم روی صندلی نشتیم داشتیم امضا میگرفتیم و وسایلی که واسشو گرفته بودم رو میدادم که لیسا داد زد = پس اوپام کوش ؟
نگاه کردم راست میگفت جونگکوک نبودش گفتم :آقای جونگکوک کجا هستند ؟
جمین گفت *حالش خوب نبود گفتیم نیاد .
لیسا داد زد ؛=الان خوبه ؟ بیمارستانه ؟ کدوم بیمارستان ؟
شوگا گفت " لطفا آروم باشین . کوک تو اتاق اون پشته .
لیسا خواست بره اونجا گرفتمش .
_آروم باش الان اونجا هم میریم .
لیسا =😢😢😭😭😭
_ببخشید میشه ما بریم ایشون رو ببینیم ؟
جین ^ بله . حتما فقط وایسید بگم که میخواید بیاید
_بفرمایید
جین رفت توو اتاق یدفعه اومد بیرون گفت : کوک بیهوشه
لیسا سریع رفت تو اتاق جیغ زد
گفتم =باید سریع ببریمشون به بیمارستان
جیمین *اما ماشین ما هنوز نیومده .
گفتم =با ماشین ما میریم ...............



#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #دخترونه