⛓🖇my dady🖇⛓ p.۶۱
که یه دختر و پسر به سمتمون امدن همدیگرو نمیشناختیم همینطوری امدن بودن که اشنا شیم
بعد از اینکه اشنا شدیم به سمت کاناپه بزرگی رفتیم که به شکل دایره بود و وسطش یه میز
بعد از حرف زدن و اشنا شدن
یون جو اسم دختره
لی جون وو اسمپسره
ویو جیمین
جون وو پیشمهاد داد پاسور بازی کنیم با دوستاش
چند تا از دخترای که اونجا بودن
و نشسته بودن پیشمون رو میشناختم
تعجب کردم اینجان
همون دخترای بودن که با من بودن
همشون جن....دن
نمیدونم چجوری الان نامزد دارن
خنده داره واقعن
پاسور و بر زد
و بین هممون پخش کرد
در برابر ا.ت هیچن هنوزم نمیدونن رئیس بزرگترین بار کره هم ا.ته چون هنوز اعلام نشده
بازی رو شروع کردیم
خیلی جنجالی بود
که با یه سوال از هپون دختره ا.ت اعصبانی شد اینو حس کردم اما به رو خودش نیاورد
ویو ا.ت
#:چجوری تونستی به جیمین اعتماد کنی و
بزتری نامزدت شه ؟!(خندیدن)
ا.ت:هرچیزی که بوده واسه قبله والا من نمیدونم چجوری این اقای که نامزدته بهت اعتماد کرده اخه خودت خوب میدونی که چه دختری هستی (با پوزخند)
بعد از حرفم دیگه چیزی نگفت بازی تموم شد و من بردم مثل همیشه
ولی این دفعه متفاوت حالم زیاد خوب نبود
لیوان الکل و تو دستم گرفتم و جرعه ای از خوردم
موزیک پخش شد همه رفتن وسط رقصیدن
منم از تو بغل جیمین در امدم و رفتم وسط رقصیدم جیمینم رو مبل نشسته بود و داشت با یه پسری صحبت میکرد
لایک و کامنت
بعد از اینکه اشنا شدیم به سمت کاناپه بزرگی رفتیم که به شکل دایره بود و وسطش یه میز
بعد از حرف زدن و اشنا شدن
یون جو اسم دختره
لی جون وو اسمپسره
ویو جیمین
جون وو پیشمهاد داد پاسور بازی کنیم با دوستاش
چند تا از دخترای که اونجا بودن
و نشسته بودن پیشمون رو میشناختم
تعجب کردم اینجان
همون دخترای بودن که با من بودن
همشون جن....دن
نمیدونم چجوری الان نامزد دارن
خنده داره واقعن
پاسور و بر زد
و بین هممون پخش کرد
در برابر ا.ت هیچن هنوزم نمیدونن رئیس بزرگترین بار کره هم ا.ته چون هنوز اعلام نشده
بازی رو شروع کردیم
خیلی جنجالی بود
که با یه سوال از هپون دختره ا.ت اعصبانی شد اینو حس کردم اما به رو خودش نیاورد
ویو ا.ت
#:چجوری تونستی به جیمین اعتماد کنی و
بزتری نامزدت شه ؟!(خندیدن)
ا.ت:هرچیزی که بوده واسه قبله والا من نمیدونم چجوری این اقای که نامزدته بهت اعتماد کرده اخه خودت خوب میدونی که چه دختری هستی (با پوزخند)
بعد از حرفم دیگه چیزی نگفت بازی تموم شد و من بردم مثل همیشه
ولی این دفعه متفاوت حالم زیاد خوب نبود
لیوان الکل و تو دستم گرفتم و جرعه ای از خوردم
موزیک پخش شد همه رفتن وسط رقصیدن
منم از تو بغل جیمین در امدم و رفتم وسط رقصیدم جیمینم رو مبل نشسته بود و داشت با یه پسری صحبت میکرد
لایک و کامنت
۱۰.۴k
۰۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.