زخم عشق پارت 10
آنها به عمارت رسیدند اما خبری از آدم نبود.
+تهیونگ اینجا چه خبره؟ چرا آدمی اینجا نیست؟
_جونگ... جونگ کجایی؟(داد)
+مرخصشون کردی؟
_نه... وایسا نکنه ربطی به سفر زمان ما داشته باشه؟
+من... نمیدونم... تهیونگ من میترسم بیا از اینجا بریم.
داشتند به سمت ماشین میرفتند که متوجه شدند راننده هم غیب شده!
+این... این چطور ممکنه؟ اون که حالا اینجا بود! یهو کجا غیبش زد؟
_ا.ت! مراقب باشششش(داد)
+مگه... عاخخخخخ
_ا.ت چشماتو نبند بیدار بمون.
+چه اتفاقی افتاد؟
_تیر خوردی... چطور متوجه نشدی؟
+چون من صدایی نشنیدم و الانم دردی حس نمیکنم
_چطور ممکنه؟ الان داره ازت خون میره
+ک... کی بهم تیر زد؟
_...........
+میگم کی بود؟
_ج... جیمین.
+چیییی؟
_فقط چهرشو دیدم که دم در وایساده بود و با پوز خند نگاهت میکرد. یهو اصلحشو در اورد و سمت تو نشونه گرفت. منم ترسیدم و داد زدم ولی تو نفهمیدی.
+فقط یه اتفاق لازم بود تا بفهم ما الان توی آینده ایم!
_منظورت چیه؟
+.......
_ا.ت! ا.ت! چرا بیهوش شدیییی؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک♥
+تهیونگ اینجا چه خبره؟ چرا آدمی اینجا نیست؟
_جونگ... جونگ کجایی؟(داد)
+مرخصشون کردی؟
_نه... وایسا نکنه ربطی به سفر زمان ما داشته باشه؟
+من... نمیدونم... تهیونگ من میترسم بیا از اینجا بریم.
داشتند به سمت ماشین میرفتند که متوجه شدند راننده هم غیب شده!
+این... این چطور ممکنه؟ اون که حالا اینجا بود! یهو کجا غیبش زد؟
_ا.ت! مراقب باشششش(داد)
+مگه... عاخخخخخ
_ا.ت چشماتو نبند بیدار بمون.
+چه اتفاقی افتاد؟
_تیر خوردی... چطور متوجه نشدی؟
+چون من صدایی نشنیدم و الانم دردی حس نمیکنم
_چطور ممکنه؟ الان داره ازت خون میره
+ک... کی بهم تیر زد؟
_...........
+میگم کی بود؟
_ج... جیمین.
+چیییی؟
_فقط چهرشو دیدم که دم در وایساده بود و با پوز خند نگاهت میکرد. یهو اصلحشو در اورد و سمت تو نشونه گرفت. منم ترسیدم و داد زدم ولی تو نفهمیدی.
+فقط یه اتفاق لازم بود تا بفهم ما الان توی آینده ایم!
_منظورت چیه؟
+.......
_ا.ت! ا.ت! چرا بیهوش شدیییی؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک♥
۵.۳k
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.